" 𝗦𝗰𝗿𝗲𝘄 𝘆𝗼𝘂 𝗠𝗶𝗻 | 16 "

478 69 7
                                    

" پارت 16 : لعنت بهت مین "

2022.05.26

دانشگاه هنر و موسیقی سئول/خوابگاه شماره 17/اتاق 6 شمالی/ساعت 09:10 صبح

با بیرون رفتن تهیونگ از درب سرویس بهداشتی،جونگ کوک نفسشو صدا دار بیرون داد: " × هوووف،به خاک سیاه نشستی کوک، خودش بود، لعنتی خودش بوووود!!!" با عصبانیت داد زد.

دست به جیب شلوارش برد و خواست که با جیمین تماس بگیره، ولی گوشیشو پیدا نکرد:" × عاایش،کجا گذاشتمش"

با پیدا نکردنش، آروم از در سرویس بهداشتی سرک کشید و بعد از اینکه از نبود تهیونگ مطمئن شد، به سمت اتاق شون پا تند کرد.

با نزدیک شدن به اتاق خواست کلید هاشو در بیاره که دوباره با جای خالیش توی جیبش مواجه شد: " × واقعا؟!!!...بهتر از این نمیشه! "

ولی با دیدن در نیمه باز اتاق،آروم بهش نزدیک شد و با یه دست در رو بیشتر به عقب هل داد:
" × هی جیمین، تو اینجایی؟"

با دیدن وضع به هم ریخته اتاق، هول شده جیمین رو صدا زد:" × جیمیننن؟ کجااایی؟!"
بلند جیمین رو صدا می‌زد که چشمش به گوشیش افتاد.

به سمتش رفت که هر چه زودتر با جیمین تماس بگیره که با دیدن پیامکی از طرف شماره‌ی آشنا، فکش رو منقبض کرد:" × لعنت بهت مین! "

••••••••••••••••••••

دانشگاه هنر و موسیقی سئول/خوابگاه شماره 17/اتاق 6 شمالی/10 دقیقه پیش

جیمین مشغول مرتب کردن میز بود که در اتاق، محکم کوبیده شد.

" ~ کیه؟ تویی کوک؟"
جوابی از پشت در داده نشد ولی در دوباره محکم کوبیده شد.

جیمین پشت در رفت و گوششو بهش چسبوند:" ~ هی، کی اونجاست؟!"

دوباره جوابی نشنید،برای همین دستشو به دستگیره برد و آروم چرخوندش که در با شتاب باز شد و جیمین محکم به میز پشت سرش برخورد کرد و روی زمین افتاد:" ~ عاااخ!! "

از پشت در دو نفر با کلاه و ماسک مشکی رنگ داخل شدن به سمت جیمین یورش بردن...
جیمین که از برخورد سرش با زمین گیج شده بود،نگاهی به اون دو نفر انداخت، ولی چشماش یاری نمی‌کردن و چهره اونا رو تار میدید:" ~ شما دیگه کی هستین؟!"

ولی به جای اینکه جوابی از اونا بگیره،این دست یکیشون بود که همراه با دستمالی روی دهنش قرار گرفت و نفر بعدی هم کیسه سفید رنگی سرش کشیدو بعد...فقط تاریکی مطلق بود.

••••••••••••••••••••

ویلای ایتالیای کیم نامجون/ساعت 14:35

با نوازش شدن موهاش،خودش رو کمی تکون داد:
" ✯ هممم، نکن"

ولی جین اهمیتی نداد و دوباره مشغول بازی با موهای روی پیشونی ریخته شده نامجون شد:
" # نمیخوای بیدار شی منحرف؟"

𝗕𝗔𝗖𝗜𝗔𝗠𝗜 | ɴᴀᴍᴊɪɴ | ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇWo Geschichten leben. Entdecke jetzt