" 𝗠𝗶𝗻'𝘀 𝗕𝗶𝗿𝘁𝗵𝗱𝗮𝘆 | 10 "

528 106 13
                                    

" پارت 10 : تولد مین "

2022.06.25

عمارت کیم سوکجین/روز تولد یونگی/ساعت 18:35 بعد از ظهر

بعد از اینکه تو آینه قدی اتاقش دستی به موهاش کشید،برگشت تا به سمت پنجره اتاقش بره که نگاهش به گوشه تختش افتادو نگاهی به دستاش انداخت:" # اون اونشب این دستارو گرفته بود؟"

یکدفعه دستاشو پایین انداخت و نفسشو صدا دار بیرون داد و به سمت پنجره اتاقش به راه افتاد و نامجون رو داخل حیاط دید که با تلفن حرف می‌زد.

با نفرت بهش چشم دوخت و "عوضی نثارش کرد...

کمی بعد نامجون به داخل برگشت و جین چمدون کوچیکی که بسته بود رو برداشت و از اتاقش بیرون اومد تا به طبقه پایین بره.

همینطور که پله هارو پایین میومد، نامجون متوجهش شد:" ✯ اوه، اومدی، میخواستم بیام صدات کنم"

" # لازم نکرده!" جین اینو گفت و محکم چمدونشو جلوی نامجون زمین گذاشت و با دندون های چفت شده گفت:" # من آمادم، بریم" و خواست که به سمت خروجی اصلی بره که نامجون بازوشو گرفت.

" ✯ کجا کیم؟ از در پشتی میریم، هیچ دلم نمیخواد نوچه های برادرت مزاحممون بشن"
چشمای جین گرد شد و سریع به سمت نامجون برگشت:" # وایسا ببینم؟ تو از کجا میدونی خونه من در پشتی داره؟ آهان، همه این مدت داشتی سوراخ سنبه های خونمو می‌گشتی، نه؟"

نامجون پوزخندی زد:" ✯ عاایش،Tu piccolo idiota (احمق کوچولو)!"

" # باز شروع شد، چی کار کنم باورت شه من این زبون مسخره تو بلد نیستم؟"

" ✯ هی هی، آروم بگیر، چرا پاچه میگیری؟، راه بیوفت، وانگ پشت عمارت منتظره"

جین دوباره با حرص چمدونشو برداشت و خواست راه بیوفته که نامجون دوباره مانع شد:
" ✯ با همین لباسا میخوای بیای؟ " نامجون گفت و نگاهی به تیشرت سفید رنگ و کت اسپورت مشکی رنگ ساده جین انداخت.

" # چشه مگه؟! انتظار نداری که واسه روز گروگان گیریم کت و شلوار بپوشم؟ "

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

" # چشه مگه؟! انتظار نداری که واسه روز گروگان گیریم کت و شلوار بپوشم؟ "

نامجون دوباره خنده‌ی چالداری کرد:" ✯ گروگان گیری؟ نه کیم، اینجوری بهش نگاه نکن"
" # همممم،ماه عسل چطوره، ها؟ ایتالیا هم که داریم میریم، چی از این بهتر؟"

𝗕𝗔𝗖𝗜𝗔𝗠𝗜 | ɴᴀᴍᴊɪɴ | ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇDonde viven las historias. Descúbrelo ahora