*****
فلیکس در جایگاه متهم، دنیل وکیل مدافع، الیور شاهد و تنها مینهو و چانگبین روی صندلی های حضار نشسته بودن.
_طبق شواهد متهم لی فلیکس در تاریخ یازدهم سپتامبر مقتول هان جیسونگ رو با اسلحه ای که در دست داشته مجبور به خودکشی کرده؛ اگر وکیل مدافع حرفی برای گفتن داره میتونه صحبت کنه.
دنیل با خونسردی به قاضی زل زد.
_جناب قاضی، قبل از شروع همه ی اینها باید یک موضوع مهم روشن بشه اون هم اینه که آیا شاهدی که در جایگاه شهادت ایستاده واقعا شاهده یا جای متهم و شاهد عوض شده؟
نیشخندی به الیور که با نفرت نگاهش میکرد زد و از کیف دستیش شناسنامه‌ی واقعی فلیکس رو در آورد.
_روزی که شما وارد خونه‌ی لی فلیکس شدید مدارکش رواز دست اون آقا گرفتید درسته؟ طبق خبری که بهم رسیده ایشون گفته اون مدارک رو پیدا کرده و در اون شناسنامه موکل بنده هنوز هجده ساله نشده درسته؟
_بله.
صفحه ی اول شناسنامه رو باز کرد.
_این شناسنامه ی واقعی لی فلیکسه! در این شناسنامه ایشون چندین وقته که هجده ساله شدن پس اول از هرچیزی از دادستان پرونده میخوام که انسان متقلبی مثل ایشون رو در جایگاه شاهد نگذاره چون در دادگاه نباید قسمی به گناه آغشته بشه، همچنین تحقیقات در مورد ایشون رو شروع کنن و هر دو شناسنامه رو برای تایید صحت برسی کنن و آخرین چیز اینه که خواستار بازداشت شدن ایشون هستم چون کاملا مشخصه که قصد قاتل جلوه دادن موکل بنده رو داشتن! حتی اگه اینطور نبوده چرا باید مدارک تقلبی به دست شما برسونن؟
دادستان جواب داد.
_مدارکتون رو در اختیار ما قرار بدید تا تحقیقاتمون رو شروع کنیم و این رو باید بهتر از بنده بدونید که تا چیزی ثابت نشه ما اجازه ی بازداشت کسی رو نداریم اما ایشون فعلا اجازه ی خروج از سئول رو ندارن تا تحقیقات به اتمام برسه.
_خیلی‌خوب. مسئله ی بعدی زمانیه که قتل انجام شده، طبق چیزی که در پرونده درج شده مقتول هان جیسونگ ساعت 8:38 دقیقه صبح تا 8:46 دقیقه به قتل رسیده اما دوربین های مداربسته نشون میدن که لی فلیکس از ساعت 8:35 دقیقه تا 8:47 دقیقه مشغول خرید و بازی کردن با یک سگ در فروشگاه بوده!
و بعد فلشی که حاوی فیلم دوربین مداربسته بود به همراه شناسنامه فلیکس رو به دادستان داد
_اما جناب دادستان، پیدا کردن همچین چیزی وظیفه شما نبود؟ در همه ی پرونده های مشکوک کمترین کاری که انجام میشه چک کردن دوربین های مداربسته است، فکرنمیکنید در این پرونده بیشتر از چیزی که باید، سهل انگاری انجام میشه...؟
_در روند پرونده دخالت نکنید جناب وکیل!
باصدای پر جذبه‌ی قاضی سعی کرد آرامش خودش رو حفظ کنه، اون ها واقعا سهل انگاری کرده بودن! درسته دوربین های مدرسه خراب بوده ولی مگه فقط باید دوربین های مدرسه رو چک کنن؟! دنیل بیشتر شبیه دادستان ها بود تا اون مردی که روی صندلی لمیده بود و بهش نگاه میکرد!
أنت تقرأ
𝐴𝑁𝐻𝐸𝐷𝑂𝑁𝐼𝐴 , {𝐶𝒉𝑎𝑛𝑔𝑙𝑖𝑥 \ 𝐶𝒉𝑎𝑛𝒉𝑜}
Mystery / Thriller👥 پایان فصل اول. شروع فصل دوم. شده تاحالا چشم بازکنی و حس کنی تو جایگاه خودت نیستی؟ من چنین حسی داشتم. وقتی چشم باز کردم دیگه پسر بابام نبودم، دیگه لازم نبود هر روز صبح کوله پشتی قرمز رنگم رو روی دوشم بندازم و به طرف مدرسه حرکت کنم. دنیای جدید، زند...
