Chapter 7

1.1K 248 37
                                    

وقتی چشماشو باز کرد همه بدنش کرخت بود و یه جاهاییش میسوخت . آروم تو جاش نشست و با بستن چشماش سعی کرد بیاد بیاره چی به روزش اومده . یه پسر که چهرش رو یادش نمیومد به خاطر اورد . قبل از اینکه بیشتر فکر کنه یه صدایی از سمت چپش شنید

▪︎ظهر بخیر پهلوون !

با چرخوندن سرش همون پسر رو دید که روی طاقچه پنجره اتاقش نشسته و داشت نگاهش میکرد

-تو کی هستی ؟

صداش گرفته و خش دار بود و بهش یادآور میشد که موقع حمله عصبیش کلی داد و بیداد کرده

▪︎همون بدبختی که یه مشت مهمونش کردی !

کریس با خنده گفت و از روی طاقچه پایین پرید و به سمت چانیول که داشت به چسب زخم گوشه لبش نگاه میکرد حرکت کرد و دستشو سمتش دراز کرد

▪︎کریس وو

چانیول که هیچ ایده‌ای نداشت اون پسر کی میتونه باشه به نشونه احترام باهاش دست داد . کریس همون دست دادن رو نشونه‌ای برای شروع دوستی دید برای همین با پررویی ذاتیش کتونی هاش رو دراورد و رو به روی پسر هم سن خودش ، چهارزانو روی تخت نشست

▪︎من قراره بهیارت باشم ... یکم آشناییمون تخمی شد ولی به هر حال ... از این به بعد قراره زیاد همو ببینیم پس ازت خورده به دل نمیگیرم

چانیول هنوز گیج میزد و حرفای کریس رو کامل متوجه نمیشد چون اثر آرامبخش کامل از بین نرفته بود و مغزش درست کار نمیکرد

-دقیقا قراره برام چیکار کنی ؟

کریس قبل از جواب دادن دست کرد تو جیب هودیش و دوتا آبنبات ازش خارج کرد و یکیشو سمت چانیول گرفت

▪︎میخوری ؟

چانیول که احساس ضعف میکرد بی حرف آبنبات رو گرفت و همزمان با باز کردن روکشش منتظر جواب کریس شد

▪︎راستشو بخوای خودمم دقیق نمیدونم ... نه اینکه اولین بارم باشه ها نه ! اتفاقا خیلیم با تجربم ...فقط تاحالا بهیار یه پسر نبودم ... تو مرکز درمانیه قبلی بخاطر خوشگل بودنم هی مسئولیت خانومارو میسپردن بهم و من فقط بلدم لاس بزنم تا به مریض حس خوب و باارزش بودن بدم ! ... هرچند درواقع بایسکشوالم و مشکلی ندارم باتوام لاس بزنم ولی بعید میدونم تو خیلی خوشت بیاد ... برای همینم میخوام از در دوستی وارد بشم !

چانیول که حالا آبنبات دسته دار توی دهنش بود با گیجی به پسر رو به روش خیره شد

-همیشه انقدر حرف میزنی ؟

چشمای کریس از تعجب گرد شد و آبنباتش رو از دهنش دراورد

▪︎هی پسر ! پر حرفی اصلا تو استایل من نیست ! الان فقط سعی دارم تمام و کمال خودمو بهت معرفی کنم همین !

Between Me and You❤️‍🩹Where stories live. Discover now