Chapter 8

1.1K 227 54
                                    

روپوشش رو از تنش دراورد و با گذاشتن دستگاه کوچیکی توی جیب شلوارش از اتاق خارج شد و همزمان شماره کریس رو گرفت

▪︎بفرمایین

+کجایی ؟

سوار آسانسور شد و دکمه طبقه موردنظرش رو زد

▪︎داشتم میرفتم اتاق چانیول

+خوبه ... صبر کن دارم میام

با قطع کردن گوشی اون رو توی جیب شلوار کتانش گذاشت و با بالا بردن آستینای پیراهن زرشکی رنگش از آسانسور خارج شد . قامت بلند کریس رو کنار در بسته اتاق چانیول دید و بهش نزدیک شد

+چرا در اتاقش بستس ؟

کریس که تا اون لحظه به دیوار تکیه داده بود صاف رو به روی بکهیون ایستاد

▪︎صبح که رفته بودم پیشش گفت حوصله نداره و میخواد استراحت کنه ... منم برای همین اومدم بهش سر بزنم

بکهیون سرشو بالا پایین کرد و با جدیت به پسر قدبلند خیره شد

+قراره باهاش صحبت کنم و به احتمال ۹۹ درصد حمله بهش دست میده ... برای همینم برو یه آرامبخش آماده کن و اینجا منتظر باش ... دستگاه آلارمت همراهته ؟

کریس که با گذشت یک روز از شروع کارش همچنان لباس مخصوص بهیار تنش نبود دستگاه مشکی کوچیکی رو از جیب هودی لیمویی رنگش بیرون اورد و به بکهیون نشون داد و دوباره توی جیبش برگردوند

▪︎هست ... میگم ... نمیشه امروز باهاش اون حرفیو که باعث میشه بهش حمله دست بده نزنین ؟

کریس با من من پرسید و ابروهای بکهیون با گیجی تو هم رفتن

+چرا ؟

کریس با دست موهای بلندش رو که اون روز باز گذاشته بود به عقب هل داد و با حالت چهره‌ای ناراحت به بکهیون خیره شد

▪︎راستش ... انگار بخاطر حمله دیروزشه که انقدر حالش گرفتس ... من از بیماریش چیز زیادی نمیدونم ولی خب ... میدونین یه جوری نگاه میکنه ... انگار ... انگار بخاطرش عذاب وجدان داره یا چمیدونم ... از خودش ناامید شده ... میگم ... یکم بهش زمان بدیم تا خودشو جمع و جور کنه ... نمیشه ؟

بکهیون لبخندی به نگرانی و ناراحتی صادقانه کریس زد . همونطور که از رئیس بیمارستان قبلی کریس شنیده بود اون پسر به شدت مهربون و دلسوز بود و فقط با گذشت یک روز و درحالی که زیاد چانیول رو نمیشناخت تا این حد نگرانش شده بود

+حق با توعه ... منم نمیخوام خیلی بهش فشار بیارم ... اما قصد ما کمک کردن بهشه دیگه مگه نه ؟

کریس بی حرف سرشو بالا پایین کرد و لبخند بکهیون عمیق تر شد

+خب وقتی نمیدونم چی باعث این حال و روزش شده چجوری کمکش کنم ؟ و یا از تو بخوام کمکش کنی ؟

Between Me and You❤️‍🩹Donde viven las historias. Descúbrelo ahora