Chapter 13

1K 232 28
                                    

توی اتاق کارش مشغول بررسی پرونده یکی از بیماراش بود که صدای آلارم مانندی به گوشش رسید . با گیجی اطراف خودش رو چک کرد و با دیدن دستگاه کوچیک مشکی رنگی روی میز یاد چانیول افتاد و با عجله از جاش بلند شد . این همون دستگاه کوچیکی بود که خودش و کریس داشتن و اگر مال خودش درحال تولید صدا بود یعنی به چانیول حمله دست داده و کریس در حال حاضر پیششه . با عجله دویید سمت آسانسور و با رسیدن به طبقه چهارم جلوی ایستگاه پرستاری اون طبقه ایستاد

+فورا بهم یه آرامبخش بده

نمیدونست توی اتاق چانیول چه خبره اما ترجیح میداد آماده به اونجا بره . وقتی پرستار سرنگ رو بهش داد اون رو برداشت و با عجله به طرف اتاق پسر قد بلند رفت و به محض باز کردن در چانیول رو دید که کریس رو گوشه‌ی دیوار نگهداشته و درحالی که با ساق یک دستش گلوش رو فشار میده قصد داره با دست دیگه بهش مشت بزنه . قبل از اینکه بکهیون بتونه برای جدا کردنشون اقدامی کنه کریس که راه تنفسیش بسته شده بود برای نجات خودش مشت محکمی به گونه چانیول زد و باعث پرت شدنش روی زمین شد . قبل از اینکه چانیول بتونه از جا بلند بشه کریس روی پاهاش نشست و با هر دو دستش درگیر گرفتن دست های چانیول که به منظور حمله بهش در حال نزدیک شدن به صورتش بودن شد . بکهیون هم به کمک کریس رفت و درحالی که تو یک دستش سرنگ بود با دست آزادش یکی از دست های چانیول رو روی زمین محکم نگهداشت . کریس هم از فرصت استفاده کرد و همونطور که پاهای چانیول رو با پاهای خودش قفل کرده بود دست دیگه‌ی پسر روی زمین رو محکم نگهداشت و با یک دست هم گردنش رو ثابت کرد تا بکهیون بتونه بهش آرامبخش تزریق کنه

مایع داخل سرنگ تقریبا توی گردن چانیول خالی شده بود که پسر روی زمین تکون شدیدی خورد و سوزن توی گردنش شکست و بکهیون مجبور شد با رها کردن دستش و پرت کردن سرنگ روی زمین با هردو دست سرش رو ثابت نگهداره تا بیشتر از این تکون نخوره و باعث جا به جایی سوزن نشه . وقتی چانیول تسلیم آرامبخش شد و به خواب رفت کریس درحالی که نفس نفس میزد بلندش کرد و با کمک بکهیون روی تخت گذاشتنش

+برو جعبه‌ی کمک های اولیه رو بیار

رو به کریس گفت و پسر بلندتر با بالا پایین کردن سرش از اتاق خارج شد . بکهیون جایی نزدیک به سر چانیول روی تخت نشست و مشغول برسی گردنش شد . خوشبختانه کمی از سر سوزن بیرون از گردنش بود و برای همین راحت میشد خارجش کرد . وقتی کریس برگشت از توی جعبه‌ی بزرگ سفید رنگ اول دوتا دستکش دراورد و بعد از پوشیدنشون ، با بتادین مشغول ضد عفونی کردن دور سوزن شد . با تموم شدن پروسه بتادین زدن با یک پنس آروم سوزن رو از توی گردن چانیول دراورد و کریس هم بلافاصله با گاز استریل و باند اون رو پوشوند

▪︎زدمش ... نباید میزدمش ولی دست خودم نبود ... انگار یه واکنش غیر ارادی بود

کریس خیره به کبودی کمرنگی که روی گونه چانیول به چشم میومد با عذاب وجدان گفت و بکهیون با لبخند مهربونی به طرفش برگشت

Between Me and You❤️‍🩹Where stories live. Discover now