جلوی آینه مشغول مرتب کردن یقش بود که گوشیش زنگ خورد . با لبخند به اسم مخاطب خیره شد و بعد از اینکه با زدن آیکون سبز گوشی رو بین گوش و کتفش نگه داشت عطرش رو برداشت و مشغول زدنش شد
*رسیدی ؟
×آره بیا ... خوشگل کردی ؟
تهیونگ خندید و با بستن در عطر اونو سر جاش گذاشت و گوشی رو با دستش کنار گوشش نگه داشت
*مگه من بای دیفالت¹ خوشگل نبودم ؟
صدای خنده جونگکوک از سمت دیگه اومد
×من از تو وقتی لباسای ضایع بیمارستان تنت بود و دور کلت باند پیچیده بودن خوشم اومد ! پس خودت تصور کن چقدر خوشگلی ! منظورم اینه که برای اولین دیتمون قشنگ تیپ زدی ؟
تهیونگ دوباره خندید و به سمت در رفت و از اتاقش خارج شد
*الان میام تا با چشم خودت ببینی خوب تیپ زدم یا نه ... فقط ... میشه پنج دقیقه صبر کنی ؟
با لحن نامطمعنی سوالش رو پرسید
×اوکیه
تماس رو قطع کرد و بعد از در زدن و گرفتن اجازهی ورود وارد اتاق برادرش شد
×هیونگی ؟ خوبی ؟
بکهیون روی تخت دراز کشیده و با بیحالی به سقف خیره بود ولی وقتی صدای برادر کوچیکترشو شنید به سمتش برگشت و با دیدنش لبخندی زد
+اووو وکیل کیم ... چه خوشتیپ شدی ... خبریه ؟
تهیونگ لبخندی زد و به سمت تخت برادرش رفت و کنار بدن دراز کشیدش نشست
*دارم میرم سر قرار
ابروهای بکهیون با تعجب بالا رفتن و بعد از چند ثانیه یهو نیشخندی زد
+تو که این چند روز بیمارستان بودی ... کی وقت کردی با یکی آشنا بشی ؟
تهیونگ لبخند خجالت زدهای زد و سرشو پایین انداخت
*دارم با جونگکوک میرم سر قرار
تهیونگ یه اخلاقی داشت که نمیدونست خوبه یا بد ولی اون این بود که همه چیز رو به برادرش میگفت ، بکهیون حتی از کوچکترین جزئیات زندگیش هم باخبر بود
پسر بزرگتر با گیجی اخم کرد و با بالا کشیدن خودش به تاجی تختش تکیه داد
+کدوم جونگکوک ؟ همون که باهاش تصادف کردی ؟ همون پسره کیوت و دوستداشتنی ؟
روی کلمه 'پسر' تاکید کرد چون کاملا میدونست که برادرش به دخترها گرایش داره ولی وقتی تهیونگ همچنان که نگاش نمیکرد سرشو بالا پایین کرد چشماش از تعجب گرد شدن
+خیلی احمقانس اگه بپرسم میدونی که اون یه پسره ؟
تهیونگ خندید و به برادرش خیره شد
YOU ARE READING
Between Me and You❤️🩹
Fanfictionتیمارستان جایی نیست که هرکسی بتونه توش کار کنه ... اما بیون بکهیون ، روانپزشک ارشد و رئیس بیمارستان روانی "خانه سبز" هرروز صبح با عشق به محل کارش میره و معتقده هیچکاری تو دنیا لذت بخش تر از برگردوندن یک انسان به زندگی نرمالش نیست 🌸 □■□■□■□ -به نظر...