Part 26

1K 172 123
                                    

های گایز امیدوارم حالتون خوب باشه.
من یه چنل زدم که از بهمن ماه فعالیتش شروع میشه و فیکشنای جدیدم با چند کاپل متفاوت و با همین کاپل ها اونجا قراره آپ بشه.
کلی مومنت ، سناریو و ایمجین و فیک چت و توییت هم از همه کاپلا میزاریم.
در واقع یه چنل فول و خفن و هاته.
خوشحال میشم عضو بشین.

این آیدی چنل تلگرامه👇👇👇

@skz_kings_bl

اگه کسی چنل رو پیدا نکرد به این آیدی پیام بدین تا لینک چنل رو بهش بدم.
@Fatymehr

و اگه کسی در زمینه (فیک ، مومنت ، وانشات ، توییت) میتونه فعالیت کنه حتما به این آیدی پیام بده.

@MinSung1999

Writer :

ملکه : منظورت از این حرف چیه؟
پادشاه : چرا چنین چیزی گفتی؟

استاد پیر لبخندی زد و جواب داد.

وون کای : شاهزاده هان ... باردارن.

پلک های خانواده سلطنتی از شدت تعجب به بالا پرید.
ولیعهد به سختی قدمی به جلو برداشت و حیرت زده پرسید.

مینهو : چ ... چی؟!!

استاد وون کای لبخند دندون نمایی زد و جواب داد.

وون کای : ایشون باردارن عالیجناب.

چشماش به طرف همسرش کشیده شد.
اون پسر زیبا با چشمانی که اشک و شوق در اون برق می زد ؛ به ولیعهدش خیره شد و بر روی تخت خوابش نشست.
ولیعهد به طرف اون قدم برداشت و آهسته گلوله های شور و خیس چشماش رو بر روی گونه هاش سُر می داد.
اصلا باورش نمی شد...!
چه طور همچین اتفاقی افتاده؟
یعنی اون طلسم خطرناک نبوده؟
لب هاش رو از هم فاصله داد و نفس گرمش رو از گلوش خارج کرد.
شاهزاده هان گریون و خوشحال به مردی که در چند قدمی اون ایستاده بود ؛ خیره شد و با صدای نازی لب زد.

جیسونگ : سرورم؟

با شنیدن این صدای زیبا ، نفسش برید و طاقتش به آخر رسید.
قدم آخر رو بلند و سریع برداشت و در یک آن شاهزاده زیبا و عزیزش رو در آغوش کشید.
محکم اون رو توی بغلش فشرد و ریز شروع به گریه کرد.
اصلا نمی تونست این موضوع رو باور کنه.
دلش به لرزه دراومده بود.
یعنی واقعا شاهزاده عزیزش فرزند اون رو در شکمش داره؟
ناله ای عمیق و آه وار از گلوش خارج شد و از همسرش جدا شد.
دستاش رو دور صورت بانمک همسرش قاب کرد و لب زد.

مینهو : آخر کار خودت رو کردی؟

شاهزاده هان ریز خندید و آهسته گریست.

جیسونگ : بهتون گفتم ... بهتون گفتم که میتونیم با اون طلسم بچه دار بشیم اما شما حرفم رو باور نکردین.
مینهو : خب من ... من ترسیده بودم ... ترسیده بودم که کم یاب ترین جواهر زندگیم رو از دست بدم.

My Dear Prince °minsung°Where stories live. Discover now