در کشوری مثل کرهی جنوبی که همیشه ضوابط بر روابط مقدمه و بیشترین چیزی که در ذهن مردم از یک فرد باقی میمونه رفتار محترمانهاش در جمعیته بدست آوردن شهرت و محبوبیت به هیچ عنوان کار سادهای نیست. در چنین موقعیتی باید همیشه مواظب باشی خطایی ازت سر نزنه، همیشه لبخند بزنی، شاد به نظر بیای، سالم باشی و همیشه کارت رو جدی بگیری. یک خطای کوچیک کافیه تا از جانب عموم مردم بایکوت شی و هیچ زمان نتونی به جایگاه قبلت برگردی.
بیون جون وو رئیس کل رستوران های زنجیرهای "لی لا" در سرتاسر کرهی جنوبی دقیقا جزو اون دسته از افرادی بود که خیلی از پدر و مادرها شبها قبل از خواب از خصوصیات رفتاری فوقالعادهاش برای فرزندانشون تعریف میکردن و آرزو داشتن یک روزی فرزندشون هم مثل اون مرد جاافتاده و محبوب به جایگاه بالایی برسه. اون مرد مودب، مهربان، خوش برخورد، خوشتیپ و بسیار سر به زیر و خوش اخلاق بود. اونقدر بودن در کنارش و هم صحبتی باهاش جذاب و دوست داشتنی بود که هیچ کسی دوست نداشت مکالمهاش با اون فرد کوتاه باشه.
شاید یکی از دلایل پیشرفت و دیده شدن رستوران هم رفتار شایسته و به شدت مورد قبول بیون جون وو با مردم بود. اون مرد حالا در حد یک سلبریتی مشهورشده و حرکاتش زیر نظر بود. حالا تقریبا اکثر مردم کره درمورد زندگی شخصی اون مرد اطلاع داشتن و اخبار مربوط بهش رو درست مثل باقی سلبریتی ها دنبال میکردن.
_ امروز بیون جون وو در منطقهی کانگنام دیده شده. عکسشو دیدی؟ کتی که تنش بود فوق العاده جذابش کرده بود. چطور ممکنه یه مرد تو این سن تا این حد جذاب باشه؟
× وایی من شنیدم داشته برای تولد نوهاش هدیه میخریده. داییم تو یکی از فروشگاههای اون منطقه کار میکنه. خودش بهم گفت اون رو از نزدیک دیده.
+ ماشینشو عوض کرده نه؟ آخرین بار ماشینش مشکی بود.
× نه... این ماشین خودش نیست. پسر بزرگش همراهیش میکرده. حتما ماشین اونه.
+ موهام چطور شده؟ دو روز پیش رنگشون کردم. حدس بزن کجا؟ سالن زیبایی بیون سولیون... باورت نمیشه دختره همهچیزش شبیه بیون جون ووعه. مودب، زیبا، محترم... آه خیلی بهش حسودیم میشه.
_ وایی ظاهرا فردا شب با همهی اعضای خانوادهاش قراره تولد نوهاش رو تو رستوران جشن بگیرن. چقدر به نوهاش حسودیم میشه.
+ شنیدم بهش پیشنهاد دادن برای دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری کاندید شه. میگن در حال بررسی شرایطه و به زودی تصمیمش رو اعلام میکنه.
× واقعا؟ امیدوارم قبول کنه. فکر نکنم از اون مرد فرد شایستهتری بتونیم پیدا کنیم.
تعریف و تمجیدها و همینطور شایعات مختلف چیزی نبود که بخواد به گوش جون وو نرسه و همین چیزها باعث میشد بیشتر از قبل بابت تصمیمی که مدتی پیش بعد از مشاوره با دوست و همکارش گرفته بود تردید کنه. یک حرکت اشتباه باعث میشد هرچی زحمت تا به اون روز کشیده بود نابود و برای همیشه از جامعه طرد شه. شاید باید کمی بیشت صبر میکرد تا شرایط مختلف رو هم بسنجه ولی... اون وقت زیادی نداشت. برای همین در آخر مجبور به گرفتن تصمیمی شد که شاد به نظر خیلیها تبدیل به اولین و آخرین اشتباه بیون جون وو شد.
YOU ARE READING
The portraitist [Completed]
Fanfictionصورتگر ژانر: زندگی اجتماعی، روانشناختی، رمنس، درام، اسمات🔞 کاپلها: چانبک،کایسو ********************************************* خلاصه: یک پسر خوش گذرون، بدنام، بی ادب و بیخیال و یک پسر مهربون، با ادب، منظم و خوش اخلاق بکهیون بیخیال و خوشگذرون به درخوا...