هر کاری برات انجام میدم
🎼~ Mr. Sandman - SYML
جیمین نگاهش رو از رنگِ گرون قیمت و مرغوبِ رو به روش گرفت و با گونه هایی گل انداخته بار دیگه گفت:
_ ممنونم جک....مرد لبخندی بهش زد و جرعه ای از قهوه اش رو نوشید.
جیمین با ذوق دستش رو روی بافتِ بوم کشید و لب هاش به لبخندی زیبا و درخشان، کش اومد._ میخوام تورو بِکشم
جک با چشمانی درشت، پشت هم پلک زد و با تردید به خودش اشاره کرد:
_ منو؟
_ اوهوم
_ چون برات اینا رو خریدم؟ نیاز نیست-
_ نه....دوست دارم اولین طرحی که باهاشون میکشم، چهره تو باشهمرد با لبخندی قدردان سر تکون داد و تایید کرد.
خیلی خوشحال بود که بلخره لبخند دوست کوچولوش رو بعد از مدت ها، دوباره میبینه. اگه خریدن این لوازم هنری باعث شادی جیمین میشد، جک حاضر بود هر روز براش این هارو هدیه بیاره تا حال پسرک خوب باشه.
_ نظرت با یک دست پاسور چیه؟
جیمین با تعجب نگاهش کرد و دو دل جواب داد:
_ من زیاد توش خوب نیستم....
_ فدا سرت. خودم بهت یاد میدم مادمازل!
پسرک نخودی خندید و سمت اتاق خواهرش رفت.لیسا یک بازیکن حرفه ای تو پاسور بود. پس مطمئنا یکی تو اتاقش داشت!
لبخند مرد با دور شدن جیمین، محو شد. نمیدونست تای کی میتونه ذهن جیمین رو از یونگی منحرف کنه، ولی تمامش رو در این راه میذاشت!
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
بلو رایتر💙🦋
اگه بگید کوتاهه...انگشتم رو گاز میگیرم
اون وقت دیگه نمیتونم براتون تایپ کنم🚬چون خیلی مستر سندمن رو دوست دارم دوبار معرفیش کردم...
جیرینگ جیرینگ👇⭐
KAMU SEDANG MEMBACA
Who is she? [Yoonmin]~|completed
Fiksi Penggemar↴ేخلاصه باید چه جوابی به عشق اون مردِ اشرافی میداد؟ اون حتی یک زنِ واقعی هم نبود تا بتونه نیاز هاش رو برآورده کنه! یعنی تا کی باید یونگی رو پس میزد...؟ {پارت ها نسبتا کوتاهه) ⚠️قبل از شروع فیکشن، مقدمه رو مطالعه کنید و در صورت مغایرت داشتن با سلیقه...