وقتی چان دستش رو جلوی صورت بکهیون تکون داد، مرد جوان به خودش اومد و نگاهش رو به مرد جذاب داد.
با لبخندی که چال لپ هاش رو با سخاوت به نمایش میگذاشت، گفت.
- آشنا نشدیم. من پارک چانیولم.
- منم بیون بکهیونم.
چان کمی بیشتر به سمت مرد زیبا چرخید و پرسید.
- میتونم یه سوال شخصی ازت بپرسم بکهیون؟
با اینکه چان همین حالا هم داشت اسمش رو صدا میزد و نشون میداد که قصد آشنایی بیشتر داره بکهیون کاملا سر بسته جواب داد.
- نه.
بکهیون قاطع بود، ولی خودش هم نفهمید چه کسی این حرف رو زده. خودش؟ مالابیس؟ شاید هردوشون؟
چه مکالمه ی سرد و عجیبی! میفهمید بکهیون کمی خشک و بیحوصله است اما شاید در این حد انتظار نداشت. از جواب مرد کوتاه تر، فقط کمی متعجب شده بود.
- اصلاً میدونی درمورد چیه؟
- همین که بهت کمک کردم معروف و محبوب بشی بس نیست؟ حتما میخوای مسائل شخصیم هم بدونی؟
قطعاً اینبار مالابیس جواب داده بود، چون لعنت بهش، خودش از این دل و جرات ها نداشت که اینجوری حرف بزنه.
لبخند چان کمرنگ تر شد و با وجود اینکه نسبتاً متوجه شده بود، پرسید.- منظورت چیه؟
بعد از اون، تمام کلمات رو مالابیس میگفت. اگر تو حال خودش بود، با خجالت سکوت میکرد و انقدر خشن جلو نمی رفت.
اما الان مالابیس داشت حرف میزد، پس با تمسخر به چان نگاه کرد و گفت.- تو که واقعا فکر نکردی بخاطر حرفای تو اونروز خودکشی نکردم. من فقط دیدم چند نفر نگاه میکنن و توهم دست بردار نبودی، فقط دلم به حالت سوخت.
- یعنی حرف های من هیچ تاثیری روی حال تو نداشت؟ من درمورد خانوادت حرف زدم و تو بخاطر اونا پشیمون شدی.
مالابیس سری به تاسف تکون داد و نفسش رو محکم بیرون فرستاد.
- چرا فکر میکنید کسی که تو فکر خودکشیه به اطرافیانش فکر میکنه؟ اصلاً اهمیت نداره دیگران چقدر عذاب میکشن.
- ولی تو اون روز دلت به حال من سوخته بود!
چانیول هر لحظه به بکهیون نگاه میکرد و بعد دوباره نگاهش رو به جاده میداد. به نحوی با این حرفش مرد رو متوجه اینکه به یک نفر اهمیت داده کرده بود اما نمیدونست چقدر میتونه روی مغز بیون بکهیون تاثیر گذار باشه.
درد کمر بکهیون خیلی زیاد حس می شد و از وقتی که تو ماشین نشست، رگ پاش بیشتر کشیده می شد و تیر میکشید، با اخمی قوی مانع بروز دردش شد و بعد از چند لحظه جواب داد.
ESTÁS LEYENDO
MALABISS(chanbaek)
Fanficسلام قشنگا فیک جدید داریم، ممنون که میخونید و حمایت میکنید 😍😍 نام فیک :مالابیس کاپل ها: چانبک، کایسو ژانر : روانشناسی، عاشقانه، انگست دوستانی که فیک بهترین دوست تا ابد رو خوندن میدونن که اونجا اسم این فیک رو اسپویل کردم و به طور واضح بهش اشاره کر...