Rumors and news

1.4K 263 16
                                    

شاید فکر کنین گونه های سرخ شده توت فرنگی از سر خجالت و البته خاصیت امگا بودن اون باشه ولی این تفکر کاملا اشتباه بود چون کیم تهیونگ همین الان هم پتانسیل به قتل رسوندن آلفای شکلاتی رو داشت!

گفتم که میای ، حالا کی باهام سر اون قرار کوفتی حاضر میشی؟"
جونگ کوک خیلی مطمئن جمله اش رو زمزمه کرد و از روی عادت شروع به بازی کردن با سر آستین نقره ای رنگش کرد

نه....هنوزم نه و چه فکری با خودت کردی که از هویون خواستی اخراجم کنه؟"
این یه پرسش استفهامی بود!
محض رضای خدا تهیونگ فقط یه زندگی نرمال و به دور از حاشیه میخواست

زیاد نگران نباش اونقدر که فکر میکنی بی وجدان نیستم بجاش بیا همینجا کار کن"
جونگ کوک دستی توی هوا تکون داد و بیخیال بیان کرد
آلفای شکلاتی از کار تهیونگ مطمئن بود پس این تصمیم حتی باعث سود شرکتش هم میشد

امروز سوبین رو به دست جیمین اون امگای بازیگوش سپرده بود و فقط امیدوار بود تا اتفاقی برای بچه پانداش نیوفته!

همین که اسم جیمین رو توی دلش آورده بود در اتاق به سرعت باز شد و قامت نسبتا ریز نقش امگا ظاهر شد

جونگ کوکا خبرای جدید رو شنیدی؟"
در حالی که نگاهش روی موبایلش قفل کرده بود و متوجه حضور تهیونگ نشده بود فریاد کشید

کدوم خبر؟...و در ضمن من الان توی یه جلسه کاریم پس همین طوری سرت رو پایین ننداز و وارد شو"
آلفای شکلاتی عصبانی رو به امگایی که رایحه ویستریاش تمام فضا رو پر کرده بود فریاد کشید

بالاخره پسرک حواس پرت سرش رو بالا آورد و با امگای توت فرنگی مواجه شد گفت:
از اونجور جلسه ها با دوست پسرت؟"
ایندفعه لبخند شیطنت آمیزی نشون داد که با دیدنش جونگ کوک آهی از سر خستگی کشید متوجه نمیشد که چرا باید بهترین دوستش یه امگای تخس و البته خنگ باشه

دوست پسر؟....مگه عقلم رو از دست دادم که دوست پسر این بشم"
تهیونگ انگار بهش بر خورده بود
چون بدون فکر و به سرعت تمام این جملات رو به زبان آورده بود

هی از خدات هم باشه میدونی چند نفر عاشق همین اینی که میگی هستن؟"
ایندفعه به جونگ‌کوک هم برخورده بود چون رایحه تلخ شکلاتش رو بیشتر توی اتاق پخش کرده بود

صبر کنین فعلا توی گروه شرکت که یه چیز دیگه نوشته شده"
جیمین نگاه مضطربی از خودش نشون داد و موبایلش رو به دست جونگ کوک داد

نه....نه نباید این اتفاق حداقل الان بیوفته"
آلفای شکلاتی نگران بیان کرد و عصبی شروع به راه رفتن توی اتاق کرد

میشه یه نفر به من هم بگه چه اتفاقی افتاده؟"
امگای توت فرنگی اخم محوی نشون داد و سعی کرد رایحه مرد رو به کمک رایحه توت فرنگیش کنار بزنه

troubled jeons(kookv)Wo Geschichten leben. Entdecke jetzt