_______ سانگ وون
بعد از اینکه به خونه رفتیم اون پسره احمقو تو اون طویله تنها گذشتم به سمت بار همیشگی رفتم کارتمو نشون دادم و وارد شدم
اخرین باری که قمار کردم که همین دیشبم بود زندگیمو از دست دادم حالا بریم پسش بگیریم
÷به سمت جانگ رفتم
خب اون تنها کسی بود که من میتونستم شکستش بدم
÷های مستر جانگ نظرت بایه بازی توپ چطوره
٪چرا که نه مستر پارک
بعد از کلی حرف زدن بالاخره بازی شروع شد
÷اقای جانگ شرط من ۲۰۰۰۰۰۰هزاردلارپوله
(یه چیزی معادل ۱۲ میلیارد)
٪پول زیادیه ولی خب ارزش داره و شرط منم پسرته
پارک جیمین
هه مرتیکه اون پسره حتی ۱دلارم ارزش نداره بد ضرر کردی جانگ
÷اوکی مستر جانگ
بعد از دو دست بازی پارک سانگ وون ۲۰۰۰۰۰۰هزاردلار برنده شد
÷عا عا اقای جانگ ناراحت شدم ایندفه هم که من بردم
جانگ ۲۰۰۰۰۰۰هزاردلار نقدو محکم کوبید روی میز
٪اقا پارک شما بازم برنده شدین اما اینو مطمئن باشین که یه روز شمارو برنده میشم و پسرتونو ازتون میگیرم (اعصبانیت)
÷جانگ من حتی اگه اون پسریه به دردنخورو مجانی هم میخواستی میدادم اما تو خودت به خودت سخت گرفتی (پوزخند)
جانگ بلند شد و از بار بیرون رفت
÷اخی جانگ کوچولو ناراحت شد(خنده)
______________جیمین
بعد ساعت ها کار کردن یه نگاهی به ساعت کردم که دیدم ساعت ۱۲:۴۰شبه
+شت کی انقد زود گذشت
سریع لباسامو عوض کردم و به سمت خونه راه افتادم
هیچ کس تو خیابون نبود وهمین به من ارامش میداد شاید وقت یخورده ترسیده بودم ولی خب سکوت شب دل نشین بود
داشتم از یه کوچه باریک رد میشدم تا برسم خونه که صدای جیغ یه دختر اومد صداش از اون ساختمونی که تازه تخریبش کرده بودن بلند میشد
کنجکاو شدم و به سمت ساختمون رفتم
سنگ جلو پامو ندیدم و با شتاب خوردم زمین سر زانو هام زخم شده بود وقتی دردو فراموش کردم فهمیدم همه صداها قط شده
صدای قدم های یکی میومد انگار داشت نزدیک میشد
میخاستم فرار کنم که با درد بدی که تو پام پیچید زمین خوردم
صدای قدم ها نزدیک تر میشد
و خب صدای صاحب قدم ها پیدا شد
یه مرده غول پیکر و گنده ای بود و ماسک مشکی رو صورتش داشت به سمتم اومد و با یه دستش بلندم کرد
$هی تو اینجا چیکار میکنی(صدای بم)
+اوم هیچی وقت داشتم میرفتم خونمون که یه صدایی شنیدم
$پسرکوتوله گمشو اینجا نبینمت صدا هاروهم از ذهنت حذف کن وگرنه همینجا دفنت میکنم (صدای بلند)
+هی تو چطور جرعت کردی به من بگی کوتوله مگه چه غلتی کردی حالا که اینطور شد زنگ پلیس میزنم
اومدم دستمو بکنم تو جیبم که گوشیمو بردارم که با درد بدی که سمت چپ پهلوم هجوم اورد دستم سست شد و گوشی از دستم افتادم
$هی بچه احمق گفتم که واست بد میشه گوش نکردی
اون مرتیکه عوضی از اونجا رفت و سوار یه ون مشکی شد
+اخه به توچه که صدای جیغ میاد خوب داشتی میرفتی خونه دیگه حالا خوب شد
با درد بدی سمت گوشیم رفتم زنگ اورژانس زدم
بعد از بخیه زدن پهلوم رو تخت خوابیده بودم که پلیس اومد واسه بازجویی
*اقا پارک چه اتفاقی افتاد
بعد توضیح دادن اتفاقات پلیس از اونجا رفت
از یکی از پرستار هایی که نزدیکم بود پرسیدم که کی میتونم مرخص بشم
^اوه اقا پارک شما الانم میتونید مرخص بشید
+ممنون
به سمت پذیرش رفتم و برگه ترخیصمو گرفتم
تو راه خونه بودم که برای گوشیم نوتیف اومد پیامو باز کردم
هی پسریه کوتوله خودت خواستی
+این دیگه چه پیامیه
شمارشو پاک کردم و یه نگاهی به ساعت انداختم ساعت چهار صبح بود
+حتما اون مردک احمق خونس عاه ولش
به راهم ادامه دادم
خیابونا خلوت بود
+ خب بایدم ساعت چهار صبح خلوت باشه کی ساعت چهار صبح میاد بیرون
به سمت خونه راه افتادم
رسیدم خونه و خوب اون مرتیکه رو مخ خونه نبود
میخاستم برم حموم که یاد حرف دکتر افتادم که گفته بود نباید تا یک هفته به زخمم اب بخوره
رفتم لباسام عوض کردم که بخوابم صدای نوتیف گوشیم اومد
دوباره همون شماره بود
ناشناس:الان وقت خوابیدن نیست
+تو کی چی میخوای
ناشناس:به زودی میفهمی
اخه چرا یکی نیست به این مزاحما بگه با این کاراشون به هیچ جا نمیرسن
الکی خودمو خسته نکنم سر این مزاحما
شمارشو بلاک کردم و گرفتم خوابیدم

KAMU SEDANG MEMBACA
(KOOKMIN) ^Gambling game^
Aksiکاپل:کوکمین ژانر:مافیایی،قمار،BDSM،ددی کینگ،اسمات، اسم فیک:Gambling game #kookmin #BDSM #کوکمین