(KOOKMIN) ^Gambling game^

part5

رسیدم خونه و با خستگی به سمت در رفتم
دم در بودم که از خونه صدا هایی اومدم رفتم تو
دیدم اون مرتیکه بایه زن دیگه تو خونه رو کاناپه نشستن
+اهم ببخشید ایشون کی باشن
÷هرکی میخوان باشن به توچه بچه فوضول برو تو اتاقت
+یعنی چی هرکی هست این زنیکه هرزه کیه
÷هی حرف دهنتو بفهم زنمه مشکلیه
+بله که مشکلیه خودت کم بودی یکی دیگه هم به جمعت اضافه شد مرتیکه لاشی
÷تو پسره پرو چطور میتونی با من اینطوری صحبت کنی
+همون طور که تو با من میتونی اینجوری حرف بزنی منم همون طور باهات حرف میزنم به این زنیکه هرزه هم بگو از خوته گمشه بیرون
÷پسره الدنگ به درد نخور نمیره که چی
+باید بره
÷اینجا بایدی در کار نیست حالا هم میتونی گمشی اصلا اینجا چیکار میکنی مگه تو سرکار نبودی احمق
+چرا هست باید بره من نباید گمشم اون زنیکه باید گمشه بیرون
+چون اخراجم کردن اینجام فهمیدی مرتیکه احمق رو مخ
÷اون زنمه درست باهاش حرف بزن پسره احمق
هه میدونستم اخراجت میکنی انقد که به درد نخوری
+من ریدم تو اون زنت همین حالا گمشین میرین بیرون
+من به دردنخور نیستم خودت به درد نخوری همیشه میبازی مرتیکه احمق
_هی پسره پرو چطور جرعت میکنی اینطوری با من حرف بزنی
_باشه من میرم حدافظ
÷نه نه نرو
زنیکه احمق به رفت بیرون از خونه
÷پسره احمق ببین چیکار کردی چطوری همچین حرفایی به بابات میزنی
÷من بازنده نیستم وقت بقیه با پولاشون قوین و منو میبرن من هیچوقت بازنده نبودم
+چرا تو بازنده ای همیشه میبازی بخاطر همینه الان هیچی نداری
÷من بازنده نیستم احمق
به سمت اومد و یه چک زد تو صورتم
صورتم سرخ سرخ شده بود
+انقد منو نزن مرتیکه بیشعور
÷هه واقعا فک کردی به حرفت گوش میدم
به سمتم اومدم و کمربند شو در اورد و محکم کوبید تو پهلوم
دقیقا جایی خورد که بخیه بود
+ایییی نزن اونجا نزن
÷میزنم تو هو نمیتونی جلومو بگیری
دوباره یه سیلی زد
بعد از یک ساعت کتک خوردن خسته شد و از خونه زد بیرون
همه جای بدنم درد میکرد و میسوخت
با کف زمین یکی شده بودم همونجا کف زمین نمیدونم خوابم برد یا بیهوش شده بودم
با حس سردی و سوزش بدنم چشمامو باز کردم
+میسوزه اه چرا انقد بدبختم
به سختی بلند شدم و رفتم تو اتاقم رو تخت لش کردم با همون بدن پر درد و خونی
به سقف اتاق خیره بودم و داشتم به بدبختیام فکر میکردم که گوشیم تو جیبم لرزید
نگاهش کردم نوتیف بود ازیه شماره ناشناس
دوباره همون پیام های چرتو پرت
ناشناس: به زودی به دستت میارم
این مزاحما خیلی رو مخن کم دردسر داریم اینا هم اضافه شدن
دوباره به سختی بلند شدم و لباسام در اوردم و رفتم حموم
بعد دوساعت اومدم بیرون
به سختی راه میرفتم
+ایش چرا میزنی خوب مرتیکه سایکویید
رفتم سمت کشو کمد و پماد و برداشتم
لخت جلو اینه وایساده بودم داشتم به بدنم پماد میزدم
+الاهی بمیری مرتیکه ببین با بدنم چیکار کرده
بعد پماد زدن یخورده زخمام اروم گرفتن
لباسم پوشیدم و رفتم بیرون از اتاق
میدونستم خونه نیست بخاطر همین رفتم بیرون وگرنه اگه تو خونه بود یک ثانیه هم تو خونه نمیموندم
به سمت اشپزخونه رفتم و یه شیرکاکائو از یخچال برداشتم و رفتم سمت تلوزیون رو کاناپه نشستم و بین برنامه ها چرخیدم و یه برنامه کودک پیدا کردم نشستم دیدم
من بچه نیستم ولی خوب برنامه کودک دوست دارم
محو برنامه کودک بودم که صدا گوشیم اومد
یوتوبر مورد علاقم لایو استریم گزاشته بود
رفتم تو لایوش و خب پشمام ریخت توقع نداشتم
اون داشت چیکار میکرد
سریع از لایو اومدم بیرون و بلاکش کردم
+اییش این پسره این کارا بعید بود چرا داشت لایو پورن میرفت عه
یه نگاهی به ساعت کردم ساعت شیش بعدظهر بود
حوصلم دیگه سر رفته بود
رفتم تو توییتر و یخورده گشتم
بعد یه عالمه گشتن چشمم خورد به یه پیچ رفتم توش
تو اون پیچ کوفتی یه عالمه نود بود زودی اومدم بیرون
+اخه مگه فوضولی بچه عه
گوشیو گذاشتم زمین و دوباره رفتم که برنامه کودک ببینم
بعد این همه برنامه کودک دیدن یهو تبلیغ شد و من از دنیای کارتون اومدم بیرون
ساعتو نگاه کردم ساعت یازده شب بود
+عه کی انقد زود گذشت
رفتم سمت اتاقم که بخوام
________________سانگ وون
بعد اینکه دیشب با اون پسره احمق دعوام شد خونه نرفتم تا الان
داشتم میرفتم خونه که برای گوشیم نوتیف اومد
ناشناس:اقای پارک یه شرط خوب دارم براتون
÷شما کی هستین
ناشناس:بیاین کلوب میفهمید
÷خوب شرط چیه
ناشناس: شرط دوتا از عمارت هام و سه تا از بالاترین مدلای ماشینم
÷اوه خوبه حتما
بعد پایان چت به صفحه گوشیم نگاه کردم این بهترین فرست بود یه
نگاهی به ساعت گوشیم کردم ساعت سه شب بود
سریع به سمت خونه حرکت کردم تا برم اون پسره احمقو ببرم اونجا
_____________جیمین
تو خواب هفت پادشاه بودم که در محکم باز شد
منم از خواب پریدم
÷پاشو باید بریم که خیلی دیر شده پاشو
+کجا من نمیام
÷به توچه که کجا بلند شو باید بریم
+من نمیام همین که گفتم
÷اگه نمیخوای مثل دیشب کتک بخوری زودی بلند شو لباس بپوش
ایش مگه زوره نمیخوام
+باشه برو بیرون الان میام
رفت بیرون درم پشت سرش بست
خب میرم دیگه مگه قراره چه اتفاقی بیوفته
رفتم سمت کمدم یه هودی قرمز و یه شلوار جین مشکی پوشیدم و رفتم بیرون اتاق
÷بریم
رفتیم بیرون و تاکسی گرفتم
رسیدیم بار و من کارتمو نشون دادم
رفتیم تو و گوشیم دوباره پیام اومد
ناشناس: اتاق vipکلوب جای همیشگی نشستم مستر پارک
رفتم به سمت اتاق vip
÷اوه مستر جئون نمیدونستم شمایین
×خوش اومدین مستر پارک نمیخواین بشینین
÷ممنون
نشستم و به اون پسره احمق اشاره کردم بشینه
___________جیمین
بعد اینکه سوار تاکسی شدیم به یه جای ناشناسم رفتیم
اونجا صدای اهنگ زیاد بود دودسیگار و الکل داشت خفم میکرد
سمت یه اتاق رفتیم بعدم اوک مرتیکه بیریخت با یه پسره جذاب لعنتی دست دادن
اون مرتیکه نشست و گفت که منم بشینم
نشستم و به اون مرده که جلو روم بود خیره شدم
اون خیلی جذاب بود یه دستش پر تتو و موهای خوش حالتی داشت
اصلا به من چه اون مرتیکه قیافش شبیه کسیه که انگار داده پولشو ندادن
_________سانگ وون
با اقای جئون حرف زدم و بازیو شروع کردیم