__________جانگکوک
بعد یک ربع بچه هاهم رسیدن
اولین نفر جیهوپ و مینیش رسیدن بعدشم نامی هیونگ و پرنسش اومدن
داشتم به بچه هاسلام میدادم
=هی کوکی اون کیه پشت سرت
-راست میگه کوکی هیونگ اون کیه
÷هرکس هست از من خوشگلتر نیست
_هی جینی
÷مگه چی گفتم راست بود دیگه خوشگلتر ازمن پیدا نمیشه
داشت بحث میکردن که نزاشتم به بحثشون ادامه بدن
×فکنم یادم رفت بهتون معرفیش کنم
از پشت سرم اوردمش بیرون
×جیمی بچه ها بچها جیمی
-اسمش جیمیه
×نه جیمینه ولی تو کوچولو بهش بگو جیمی
-من کوچولو نیستم جیمیه که کوچولوهه
=عه عه مینی این چه حرفیه بیا اینجا ببینم
_سلام اقا کوچولو
÷وای این چقد کیوته
سمتش رفتم و محکم گرفتمش تو بغلم
÷این چرا انقد ریزه میزس مگه بهش چیزی نمیدی
×ریزه میزس چون هنوز بچس
=تو مگه پدو..........
×خوب خوب دیگه بریم سوار وسایل بشیم
×دهنتو ببند(لب خونی)
=باشه بابا
به سمت چرخ و فلک رفتیم تا بیلیتشو بگیریم
-کوکی هیونگ چرا جیمی حرف نمیزنه
×چون هنوز تربیت نشده
بچها پقی زدن زیرخنده
داشتیم میخندیدیم و به سمت بادجه میرفتیم که یهو دستم کشیده شد
دیدم وایستاده و به پشمکای رنگی رنگی با چشمای براق زل زده
نزدیکش شدم
×چیه چته
با دست اشاره کرد به پشمکا
×مگه زبون نداری حرف بزنی
دستمو رو بوتیش فشار دادم که تو جاش تکون خورد
+اوم خوب چیزه از اون رنگی رنگیا میخوام
×برات میخرم ولی باید به اونا هم بدی
+ولی.....
×ولی نداریم یا میدی یا برات نمیخرم
+باشه
×بچه ها من برم پشمک بگیرم بیام شما هم برین بیلیت بگیرین تا ما بیایم
به سمت پشمکا حرکت کردیم و از هر طعمش یکی گرفتم
یکی از پشمکارو دادم دستش و به سمت بچها حرکت کردیم
=چه عجب میخواستی نمیومدی
_رفتی پشمک بخری یا بسازی
×چقد غر میزنین
پشمکارو دادم دستشون و سوار چرخ و فلک شدیم
-یوهووو بریم(ذوق زده)
=یواش میفتی
هرکس یه قسمت سوار شد
داشتیم میرفتیم قسمت بالایی چرخ و فلک که بازو هامو چنگ انداخت و سرشو فرو کرد تو بازوم
×هی چته
+م....ن می...ترسم
×چیزی که نیست یه چرخ و فلک که این ادا هارو نداره
برو مثل ادم بشین به منم نزدیک نشو
+نه لط...فا بزا....ر کن...ارت باشم
×مثل اینکه زبون ادم نمیفهمی
دستمو محکم روی باسنش فشار دادم که ناله ای کرد
+اه لط..فا من میت....رسم
×گمشو اونور تا تنبیه نشدی
+ولی.....
×ولی و اگر نداریم گمشو اونور بشین
+با...شه
خوبه ای زیر لب زم زمه کردم
رفتی روبه روم نشست و تو خودش جمع شد
اهمیتی ندادم و به منظره بالا نگاه میکردم
بعد چند دور چرخ و فلک وایستاد
×پیاده شو
لرزون پیاده شد پاهاش کامل داشت میلرزید و من از این صحنه لذت میبردم
*ببینم وقتی نیستم لذت میبری یا نه*
داشت پشت سرم میمومد که صدای جیغی شنیدم
÷جیغغغغ افتاد زمین
برگشتم و پشتمو نگاه کردم افتاده بود زمین دست پا چلفتی
×هی چرا جیغ میزنی چیزی که نیست
سمتش رفتم و از روی زمین بلندش کردم و بغلش کردم
-کوکی هیونگ چیزیش که نشد؟(نگرانی)
×نه چیزیش نشد تو نگران نباش زشت میشی ددیت دیگه دوست نداره
وقطی اینو گفتم زودی اخماشو باز کرد و لبخند زد
=من همه جوره پسرکمو دوست دارم
_الان فقط این چیزا نیست بیا بزارش رو صندلی ببینم چیزیش شده یا نه
÷وای نامجونا اگه بچه چیزیش شده باشه چی
به سمت صندلی رفتیم و نشوندمش رو صندلی
جین نزدیکش شد و برسیش کرد
÷خوب خداروشکر چیزیش نیست
-کوکی هیونگ میشه بغلش کنم
×چرا که نه
با حرفم دویید سمتش و محکم بغلش کرد
-من کیم یونگیم
+منم پارک جیمینم(اروم)
-بالاخره حرف زد،خوشبختم
=یونگی بیا اینور خستش نکن
بعد از پیدا شدن از اخرین وسیله همه خسته بودیم بچه ها به خونه رفتن و فقط من اون مونده بودیم
+ددی خیلی درد میکنه لطفا درش بیار(مظلوم)
×اینجا،جلو این همه ادم باشه بکش پایین درش بیار
+نه نه خوب بریم تو دستشویی
×پسره احمق
به سمت دستشویی حرکت کردم
چون میخواستم ببرمش رستوران پلاکشو درمیارم
چون هنوز به مقدار کافی تنبیه نشده بود
به دستشویی رسیدم واردش شدم اونم پشت سرم وارد شد
در دستشویی و قفل کردم تا راحت باشم
×داگی شو
+چرا
×مگه نمیخوای درش بیارم
+اها باش
داگی شد
دستمو سمت شلوارش بردم و یهو کشیدم پایین
لرزی کرد
یه اسپنک بهش زدم و محکم پلاگ و از سوراخش خارج کردم
+اه شت
×چی گفتی
+هیچی
×اها باش برو بیرون وایسا تا من بیام هیچ جا نمیری
+چشم
شلوارمو کشیدم بالا و از دستشویی خارج شدم
دم دستشویی وایسادم تا بیاد
داشتم با خودم کلنجار میرفتم که یهو دستی دورم حلقه شد
و منو با خودش برد
میخواستم جیغ بزنم ولی نمیشد هر کار کردم نتونستم خودمو از دسش نجات بدم
وارد پارکینگ شهربازی شدیم و منو به زور سوار ون مشکی کرد
بعدم بیهوشی
×باید دوباره تنبیه بشه
دستمو شستم و از سرویس خارج شدم
اومدم باهاش حرف بزنم که دیدم نیست
دنبالش گشتم اما نبود
×بهت هشدار داده بودم جایی نری الان کدوم گوری رفتی
به سمت پارکینگ رفتم و سوار ماشین شدم
از پارکینگ خارج شدم و با نامجون تماس گرفتم
بعد سه بوق جواب داد
×هیونگ جیمین گمشده دنبالش میگردم اما نیست ببینم میتونی لوکیشنشو پیدا کنی یه ردیاب تو جیب شلوارش هست
_توی این چند دقیقه چه اتفاقایی که نیفتاد
باشه سعی میکنم لوکشینشو پیدا کنم به جیهوپم بگو شاید یونگی تونست زودتر از من پیداش کنه
×باشه
بدون خدافظی قط کردم و با هوپی تماس گرفتم
اولین بوق جواب داد
×به یونگی بگو رد جیمینو بزنه گمشده و هرچقد دنبالش میگردم نیست الانم فرست ندارم توضیح بدم چیشده
فقط اگه یونگی تونست رد جیمینو بزنه بهم خبر بده
=باشه ولی چطوری ردشو بزنه
×یه ردیاب تو جیب شلوارش گذاشتم
=باشه زودی خبرت میدم
قط کردم و با نمیدونم چه سرعتی رسیدم خونه
به سمت اتاق کارم رفتم تا ببینم میتونم ازطریق دوربین توی یقه پیرهنش پیداش کنم یا نه
داشتم دوربینارو چک میکردم که واسه گوشیم نوتیف اومد فک کردم نامجون هیونگه نوتیف و باز کرد
ناشناس:بالاخره به دستش اورد و تو هیچ کاری نمیتونی بکنی جئون جانگکوک
×تو کی هستی با من چیکار داری
ناشناس: همون رقیب همیشگی
با اعصبانیت گوشیمو پرت کردم سمت دیوار
اون جانگ عوضی بود
فکرده در برابر من شانسی داره
^سه روز بعد^خب بریم برای معرفی شخصیتای جدید
_
کیم نامجون ملقب به نامی
پارتنر کیم سوکجین
۳۱ سالشه و ۷ ساله رفیق صمیمی و جاسوس باند جانگ کوکه÷
کیم سوکجین ملقب به جین
پارتنر کیم نامجون
۲۹ سالشه از ۲۶ سالگی با نامجون تو رابطس
فوق تخصص دکترا داره و دکتر باند جانگکوکه=
جانگ هوسوک ملقب به جیهوپ
پارتنر مین یونگی
۲۶ سالشه و از بچگی با جانگکوک هم بازی بوده
در کنار جانگکوک کار میکنه و کارش پولشوییه-
مین یونگی ملقب به شوگا یا اگوست دی
پارتنر جانگ هوسوک
۲۵ سالشه و از ۱۸ سالگی با جیهوپ اشناشده
هکرخیلی حرفه ای که رو دست نداره و برای باند جانگکوک کار میکنه
ESTÁS LEYENDO
(KOOKMIN) ^Gambling game^
Acciónکاپل:کوکمین ژانر:مافیایی،قمار،BDSM،ددی کینگ،اسمات، اسم فیک:Gambling game #kookmin #BDSM #کوکمین