part12

1.7K 91 11
                                    

داشتم غرغر میکردم که
×به من میگی اژدهای دوسر میخای یه سرشو نشونت بدم
+اوه من با خودم بودم اشتباه شنیدی
×فعلا حوصله ندارم تنبیهت کنم باشه واسه بعد
خودشو انداخت رو تخت و دراز کشید
نمیدونستم باید اون حرفو بزنم یا نه ولی خوب ارزششو داره شاید داد شاید نداد
+ممی شهه گوش یمو بههم بد ی(لکنت)
×اون گوشی به درد نخور به چه دردت میخوره
+هیچی وقت واسه سرگرمی میخواستم
×بهت پسش میدم ولی با هیچکس در ارتباط نمیمونی و اگه ببینم داری با کسی حرف میزنی روباره ازت میگیرم
+باشه
از اتاق رفت بیرون و بعد ۱۰ مین دوباره وارد اتاق شد
گوشی جدیدی سمتم پرت کرد
×بیا این تو وقت شماره منه تاکیید میکنم که با هیچ کس در ارتباط نمیمونی
+باشه ولی میشه روش چیزی نصب کنم
×هرکار دلت میخواد بکن گوشیه خودته
از اتاق زدم بیرون و اماده شدم برم شرکت
_______جیمین
گوشیو برداشتم و روشنش کردم داشتم توش میچرخیدم ولی خوب چیزی نبود انگار تازه گرفته بود ولی خوب کی؟مهم نی مهم اینکه الان گوشی دارم و حوصلم سر نمیره
کل برنامه هایی که از قبل داشتمو روش نصب کردم
رفتم توییتر و اونجا مشغول شدم
اون پسره زیادم بد نیست وقت وقتی کار بدی میکنی شکنجت میکنه کاری بهم نداره فکنم داره ازش خوشم میاد
__________جی کی
رفتم سمت شرکت
به شرکت رسیدم امروز با یکی از سهام دارا قرار داشتم
به سمت اتاق جلسه رفتم و یخورده صحبت کردیم
همینوطوری داشتیم خرف میزدیم که گوشیم زنگ خود اهمتی ندادم و گوشیمو بیصداکردم چون وست یه بحث مهم بودم
×خب اقا مین ممنون میشم سهام و نصف کنیم و به توافق برسیم
-اوه همینطورم هست ولی بیا به توافق کنیم
×چه توافقی
-اینکه دختر من یه چند وقتی با شما باشه
×به چه دلیل
-دلیلش دیگه به خودش مربوطه
×باشه
از اونجایی که چند وقته یخورده شرکت اومده پایین و هیچ کس ازش حساب نمیبره من به این سهام نیاز داشتم و قبول کردم
-پس این شماره دخترم می چاس + 822*******ممنون میشم باهاش تماس بگیرین و یه قرار بزارین
×حتما
مرتیکه پیر چندش با اون دختره رو مخش عه عه
بعد رسیدن به توافق به منشیم گفتم یه قرار با اون دختره هرزه می چا بزاره
رفتم تو اتاق خودم و یه سری پرونده چک کردم
بعد تموم شد پرونده ها به صندلی تکیه دادم
یه پیام واسه گوشیم اومده بود
کیم بود کیم نامجون جاسوس درجه یک
کیم:جانگ یه سری کارا داره میکنه خیلی هواست به خودت باشه جئون
جی کی:کیم منو دست کم نگیر
بعد پیام دادن به کیم پوزخندی زدم
میخواستم به منشیم زنگ بزنم که دیدم ۲۶ تا تماس بی پاسخ از طرف اون کله پوک دارم
اصلا حواسم نبود اون وجود داره
زنگش زدم ببینم چی میخواست
چند تا بوق خورد ولی جواب نداد
دوباره زنگش زدم نکنه اتفاقی افتاده
بعد سه تابوق برداشت
×هی بچه احمق نمیگی فکر میکنم مردی
+اه ددی
×ها چته تا دیروز نزدیکت میشدم فرار میکردی الان میگی ددی
+لطفا کمکم اه کن درد اه داره(ناله)
×چیکار کردی دوباره
+اه اومدم قرص اه سردرد بخورم اهه قرص تحریک اه کننده اه خوردم اهههه
×به من چه خودت حلش کن قرار دارم
+نه لطفا
×بای
+میشه به اون اسباب اه بازیات اه دست بزنم
×نه نمیشه نه به خودت دست میزنی نه به اون مسخره ها وگرنه تنبیه میشی فهمیدی وایمیسی قرار من که تموم شد و من اومدم خونه خودم درست میکنم اون دیک کوچولو تو
+لطفااه ددی
×نه همین که گفتم به خودت دست نمیزنی(داد)
+ولی
×بای
گوشیو قط کردم
اون لعنتی چش بود خیلی دوست داشتم قیافشو ببنیم
دوست دارم به فاکش بدم یعنی اون سوراخ کوچولوش تحمل دیک منو داره؟
عاه ولش باید زنگ منشی بزنم ببنیم اون به اون دختره انتر زنگ زده یا نه
______________جیمین
اه تف توش من دارم از دیک درد میمیرم اون مرتیکه عوضی میگه هیچ کار نکن من قرارمو برم و بیام کیرم تو اون قرار میری سر قرار بعد اون دختره عوضیو به فاک میدی معلوم حالشم میبری ولی من بدبخت اینجا باید از دیک درد بمیرم
اصلا چرا باید اون لذت ببره من نبرم منم میبرم
به سختی سمت اون اتاق لعنت شده رفتم
رفتم داخل و در کمال تعجب درش باز بود قلف نبود
وارد شدم و به اونجایی رفتم که اون دفه خودش اون دیلدوی کینگ سایزو از اونجا برداشت
به سمت کشو رفتم و یکی از اون دیلدو ها نظرمو جلب کرد
برداشتم و دنبال لُب بودم تو کشو کنار تخت پیداش کردم
+هه مرتیکه فک کرده کیه منم میتونم به خودم لذت بدم
روی تخت داگی شدم و خودمو با لب اماده کردم
اون دیلدوی کینگ سایزو تا نصفه تو خودم جا دادم
+اه این خیلی خوبه
یه فکر به زهنم رسید
+خب خب نظرت چیه ددی هم تحریک کنیم
گوشی جدیدم که کنارم بودوبرداشتم و عکس های مختلف از زاویه های مختلف گرفتم
گوشیمو گزاشتم روبه روی تخت ویدیو رو شروع کردم
+اه ددی متسفم ولی من به اه خودم دست زدم اه چون اه تو اون منو اههه تنها گذاشتی
دیلدو رو با ضرب تا اخر تو خودم فرو کردم
+اههههه خیلی خوبه ددی
ویدیو تموم شد و فرستادم براش
اون دیلدو رو گزاشتم رو لرزش و فاک اون دقیقا داشت به پروستاتم ضربه میزد
گوشیو به زور تو دستم گرفتم  که اون دیلدوی کوفتی به سرعت تو سوراخم ضربه میزد
+اه شت
فیلمو فرستادم و یه پیام گذاشتم
+ددی اون دیلدو خیلی سریعه و من اینو خیلی دوست دارم
کل عکسارم فرستادم و گوشی رو تخت پرت کردم
دیکمو تو دستم گرفتم و بهش لذت میدادم
_____________جی کی
بعد اینکه رسیدم رستوران یخورده با اون دختره نچسب کپ زدم
کم کم داشت حوصلم سر میرفت گه غذا هارو اوردن بعد اوردن تموم غذا ها میز پر شد و جایی دیگه نمونده بود
×شروع کنیم؟
~چرا که نه
یه شامپاین واسه خودم ریختم
~برای منم میریزی
×ولی خودت دست که داری
شامپاین و گزاشتم رو میز تا خودش بریزه
داشتم استیک مو میخوردم که صدای نوتیف گوشیم اومد
اهمیتی ندادم و به شام خوردنم ادامه دادم
داشتم استیک و میزاشتم دهنم که دوباره صدای نوتیف گوشیم اومد پشت سر هم نوتیف میومد
~شاید چیز مهمی باشه یه نگاهی بکن(پوزخند)
×همه پیام هام مهمه
گوشیمو برداشتم ببینم اون گور به گور شده کیه هی پیام میده
دیدم اون بچه نزدیک ۱۰ تا پیام برام فرستاده
فکنم باید گوشیشو بگیرم

(KOOKMIN)                  ^Gambling game^Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang