(KOOKMIN) ^Gambling game^

part7

صبح با بدن درد عجیبی بیدار شدم
+گندش بزنن چرا نشسته خوابیدم
ساعت چنده چرا کسی نیست
_______جی کی
به سمت انباری رفتم
×حالا وقته تنبیه کوتوله
به سمت اتاق مورد الاقم رفتم میدونستم اینجاست

داشتم خودمو ماساژ میدادم که در محکم باز شد دوباره اون بادیگارد احمق اینجاست
+هوی مگه گاوی به در بزن ادم رید به خودش
×به خریت شما شرمنده در نزدم رئیس
اوه شت ریدم اون مرتیکه لاش خور بود
+تیکه میندازی
×نه جدی گفتم نه اینکه خیلی دستور میدی جایگاه شما تغییر کرده شدی رئیس
+عه گمشو حوصلتو ندارم
×هی کوتوله یا درست صحبت کن یا فاتحه بخون
+وات کوتوله نگو که...
حرفم هنوز کامل نشده بود که
×اره کوتوله گفتم که برات بد میشه گوش نکردی
×چیه دهنت بسته شد انتظار نداشتی نه
+مرتیکه عوضی هنوز رد بخیه هام خوب نشده چطور جرعت میکنی با من حرف بزنی
×هعی توقع نداشتم بخیه بزنی این فقط یه خط جزئی بود خیلی سوسولی
+دهن کثیفتو ببند عوضی
×اگه نبندم چی
×اها فهمیدم حالا که انقد بی ادبی میکنی و دهن خوشکلتو کثیف میکنی نظرت چیه دهنتو ببندیم تا دیگه دهن خوشکلت کثیف نشه
+هه هیچ غلتی نمیتونی بکنی
×حالا میبینیم
به سمت در رفتم تا برم اتاق مخصوص یه سری وسایل بیارم
نمیخواستم زودی به این چیزا اشناش کنم به خاطر همین نبردمش اتاق بلک رد(همون ردروم خودمون)
بعد برداشتن ست هفت تیکه به سمت اتاق اون پسر رفتم
×نمیخوام چشماتو ببندم که ببینی رئیس کیه
سمتش رفتم و صورتشو بالا گرفتم
×لباساتو سریع در بیاره الیکیم وقت تلف نکن
+کی گفته میتونی دستور بدی من لباسامو در نمیارم جلو تو لاشی
×هی بچه سریع تر لباساتو در بیار یا میخوای خودم اینکارو انجام بدم
+به من نزدیک نشو نمیخوام لباسمو دربیارمممم
×باشه پس خودم دست به کار میشم
به سمت وسایلم رفتم و گَگُ برداشتم
+هی چیکار میکنی این چیه
×هیچی وقت میخوام کمتر زر بزنی
به طرفش رفتم فکش و تو دستم گرفتم
+ولم کن فکم درد گرفت
اهمیتی با حرفش ندادم و گگ به زور دور دهنش بستم
+انژودبچار(اینو در بیار )
×خودتو  الکی خسته نکن من هیچی از حرفات نمیشنوم
بعد اینکه گگ دور دهنش بستم خیمه زدم روش تا نتونه تکون بخوره
×دستاتو بده بالا میخوام هودتو در بیارم یالا
دستاشو به سمت پایین مشت کرد
×احمق
دستاشو بالا سرش قفل کردم
هودیشو در اوردم و پرت کردم گوشه اتاق
×وقت داری با این مسخره بازیا تنبیه خودتو سخت تر میکنی
سمت شلوارش رفتم میخواستم زیپ شلوارشو باز کنم که صدای هق هق هاش اومد
به طرف صورت رفتم و صورتشو تو دستم گرفتم
×هی بچه جون با گریه کردن نمیتونی جلو منو بگیری تازه من لذتم میبرم ازگریه کردنت(پوزخند صدا دار)
دوباره به سمت شلوارش رفتم و زیپشو پایین کشیدم
شلوارشم در اوردم و خوب حیرت زده شدم
از اون رونای توپر
×میدونستی قراره این رونای خوشکل وسفیدت کبود شن بیب
+دش بمن نژن عبضی(دست به من نزن عوضی)
×مگه نگفتم دهنتو ببندی
+دژم نمکاد(دلم نمیخواد)
×که حرف گوش نمیکنی
دستم و پاشو تا بالاترین درجه بستم در حدی که نوک انگشتاس به سیاهی زد
شلاقو برداشتم و روی روناش فرو اوردم
+اعییییییی(اییی)
×دهنتو ببند به یه بچه خوب یک بار میگن
دوباره شلاقو بالا بردم و به پهلوش زدم دقیقا جایی که اثر خودم بود
×دردناکه مگه نه
از چشماش معلوم بود درد زیادی کشیده و منم همینو میخواستم
بعد کبود و زخمی کردن کل بدنش خسته شدم و کنار کشیدم
یه نگاهی به سر تا پاش انداختم چشماش سفید شده بود از درد
×اوه یه منظره عالی نظرت چیه یه چندتا عکس از این منظره بگیریم
گوشیمو از توجیبم در اوردم و یه عکس عالی گرفتم
×اوممم خوب شد
+تمشوش تن (تمومش کن)
مرتیکه عوضی انقد با اونی که دستش بود و اسمشم نمیدونستم زد و کل بدنمو زخم و کبود کرد که کل بدنم توی درد غلت میزد
×هی بازی تازه شروع شده ولی چون هنوز بچه ای زیاد سخت نمیگیرم
اون زیادی بچه بود واسه این چیزا ولی خوب اشنا میشد یعنی اشناش میکنم
×نظرت چیه ادامه بدیم البته نظرتم مهم نیست اخه این خیلی کم بود در برابر زبون درازی ها و حرف
گوش نکردنت
+بژه وشم تن (بسه ولم کن)
حرفای نامفهومی میزدم و من متوجه نمیشدم
اهمیتی ندادم و دوباره از اون اتاق رفتم بیرون
مایه ای که میخوامو بیارم
رفتم تو انبار مایه عات و ظرف مورد نظرمو برداشتم
×حصابی قراره لذت ببرم
به سمت اتاق جوجه کوچولو حرکت کردم
درو باز کردم و رفتم تو
×میدونی این چیه خوب شاید پماد باشه و دردتو خوب کنه ولی شایدم زهر باشه و بدترش کنه دوست داری امتحانش کنی
+اله(اره)
باشنیدن پماد دیگه بقیه حرفشو نشنیدم
×اوه خیلی جسوری که انتخوابش کردی
با قدم های بلند نزدیکش شدم و اب نمک و روش خالی کردم
درسته مایه توی ظرف زهر بود و پسر ما احمق
با خالی شدن مایه توی ظرف کل بدنم داغ شد
اول فک کردم اب جوشه و با سوزش شدید فهمیدم اب نمکه
+تلوخدابشه(تروخدابسه)
×شاید تمومش کردم ولی باید به حرفم گوش کنی و رو پات وایسی(پوزخند)