ایش مرتیکه احمق اصلا خودت برو تو به من چه
+من اگه برم تو میمیرم
×مگه خودت اینو انتخاب نکردی یالا برو تو
+باشه باشه بیا بازی و ادامه بدیم ولی من نرم تو اون قفس
×اوه پس سر عقل اومدی ولی دیگه راه برگشتی نیست گمشو تو کاریت نداره
+من نمیخوام برم تو اصلا چرا خودت نمیری
×چون این تنبیه من نیست تنبیه توعه حالا گمشو تو تا تنبیهت سخت تر نشده
+ببین من که گفتم منو تنبیه کن ولی من نرم اونجا باشه تنبیهت هرچی باشه من قبول میکنم
×تو احمق فقط بلدی زر بزنی پسره سوسول
زر که خودت میزنی مرتیکه الدنگ
+من سوسول نیستم بعدشم من اسم دارم
×اخی لابد اون دفه ای من بودم با چهارتا ظربه زرتی بیهوش شدم
×اوه اسمت چی بود
اهاا کوتوله
+اون فقط چهار تا ظربه نبود تو خیلی بی رحمی
من کوتوله نیستمممم
×اوه من که خیلی داشتم اروم پیش میرفتم به اون که نمیگفتن بی رحمی تو هنوز اول داستانی کوتوله
×حالاهم راه برگشتی نیست برو تو حوصله بحث کردن بایه بچه ندارم
+من نمیرم تووو(داد)
×باشه خودت خواستی
اومد سمتم و مچ دستمو گرفت
×یالا راه بیوفت
+نمیخوام
×باشه وقت خودت بیشتر درد میکشی
مچ دستشو سفت تر گرفتم و به دنبال خودم کشوندمش
اول میخواستم پرتش کنم تو قفس ولی نه این بچه باید درس یاد میگرفت
کشون کشون سمت عمارت بردمش و پرتش کردم وست حال
× هی لینو اینو جمعش کن ببرش بلک رد
#چشم ارباب
+ولم کن من جایی نمیرم (جیغ)
#ولی ارباب دستور دادن
منو به زور بردن اون جایی که اون مرتیکه احمق دستور داده بود به قول خودشون
دست و پاهام همه زخمی شده بودن
#فعلا این جا بمونین و دست به چیزی نزنین
+گمشو خدمتکار احمق
اون پسره احمق از اتاق رفت بیرون و من تازه فهمیدم کجام
یه اتاق بود با تم قرمز مشکی
ولی چرا با همه اتاقا فرق داشت یه تخت خیلی بزرگ وست اتاق بود و خوب اون چیزای عجیب غریبم دور تا دور اتاق اویزون بود
+این جرتو پرتا چیه عه ولی اتاق قشنگیه ها
به سمت تخت رفتم و خودمو روش پرت کردم
تخت بزرگی بور اونقدر بزرگ بود که چهار نفر خیلی راحت میتونست روش بخوابن
+الان وقتشه یه خواب شیرین بریم
سرمو گزاشتم رو بالشت و دیگه چیزی نفهمیدم
_____________جی کی
به سمت اتاقم رفتم
×هرچه زود تر باید کلکشو بکَنم خیلی انرژی مصرف میکنم سرش عه
به سمت ویترین ودکا ها رفتم و یکیشو برداشتم
خودمو انداختم رو کاناپه و یه لیوان واسه خودم ریختم
×چه سکوت عالی
سیگار برگمم روشن کردم
یه کام از سیگارم گرفتم و یه جرعه از ودکام نوشیدم
×هیچ چیز ارامش بخش تر این نیست
بعد چند ساعت استراحت یه نگاهی به ساعت کردم
ساعت ۲:۴۰دقیقه بود
×اوه چه زود گذشت فکنم اون پسر کوچولو خواب باشه یه سوپرایز خفن چطوره
به سمت اتاق بلک رد رفتم تا سوپرایز خفنمونو اجرا کنیم
__________جیمین
تو خواب هفت پادشاه بودم که یهو در با صدای بدی باز شد
+هوی چته مثل گاو میای تو گمشو بیرون میخوام بخوابم
×وای هنوز خوابت میومد ببخشید که مثل گاو اومدم تو
شت اون مرتیکه اینجا چیکار میکرد
+م م منظوری ن ن داشتم
×هه که منظوری نداشتی اوه باشه
+اینجا چی میخوای
×عه که اینجا چی میخوام هیچی وقت میخوام بازی تموم نشدمو ادامه بدم ولی به طور خفن تری(پوزخند)
داشت نزدیکم میشد
+هی نزدیکم نشو
×اوه دیگه چی دستوره دیگه ای نداری اقای پرنس
روش خیمه زدم روش وبه زور تیشرتشو دراوردم
+هی ولم کن چیکار میکنی
اهمیتی به حرفاش ندادمو کار خودمو کردم
بعد این که کل لباساش دراوردم عقب رفتم و یه منظره بی نظیرو تماشا کردم اون پسر فوق العاده بود
ولی اون تصویر زنده فوق العاده زودی مهو شد چرا چون اون پسره احمق پتو رو رو خودش کشید
×هی چیکار میکنی زودی اون پتو مزاحمو بزن کنار(داد)
+دلم نمیخواد لخت منو ببینی
×اها که دلت میخواد
به سمتش هجوم بردم و دستشو به تاج تخت بستم
+هی ولم کن این چه کار احمقانه ایه
×من که هنوز کاری انجام ندادم تازه اول بازیه
پاهاشم به پهنای تخت بستم
+اه بازش کن درد داره
×چیزی گفتی من نمیشنوم
حرفشو نادیده گرفتم و به کارم ادامه دادم
دوباره یه نگاه سرتاسری بهش کردم و مامانشو تحصین کردم که همچین پسری به دنیا اورده
چشمم به لباش خورد
تاحالا به اون دوتا گیلاس دقت نکرده بودم
×واو اونا خیلی خوردنین
به سمت لبش هجوم اوردم و کل لباشو تو دهنم جا دادم
وحشیانه ازش لب میگرفتم
اوه فکنم لبش کبود شه ولی خوب چه اشکالی داره اون مال من به هرحال
یه زبون به دندونش زدم که دهنشو باز کنه
باز نکرد ازش جدا شدم
×پسره احمق دهنتو بازکن
+ولم کن نمیخوام (مظلوم)
وای خدا اون لبا خوشمزه تره قبل شده بود
×که دهنتو باز نمیکنی نه
فکشو گرفتم و فشار محکمی بهش وارد کردم که دهنشوبازکرد
لبمو گذاشتم رو لبش
اه ریزی بخاطر درد فکش زیرلب کرد
کل دهنشو مزه مزه کردم
واقعا خوشمزه بود اون پسره به دردنخور
بعد پنج مین ازش جدا شدم همون طور که انتظار میرفت لباش ورم کرده و کبود شده بود
+هی تو چی کار کر دی اول ین بوس مو گرفت ی
(نفس نفس)
×چه اهمتی داره که اولین بوست کی باشه(پوزخند رومخ)
+ولی اون هق اولین هققق بوسم بودهقققق(گریه)
×آیش پسره رو مخ یه بوسه بود دیگه کمتر زر بزن تا اولینتم نگرفتم
دوباره به کارم ادامه دادم
بعد دوباره بوسیدن لباش و چشیدنش به سمت ترقوه هاش رفتم و کیس مارک های بزرگی به جا گزاشتم
+ولم کن(خیلی اروم)
اون پسره احمق یه چیزی گفت ولی من نفهمیدم و خوب اهمیتیم نداشت
*داداش تو یهو بیا بگو بکیرم اهمیت نمیدم یعنی چی دیگه*
همون طور که داشتم به سمت دیکش میرفتم یهو تکون خورد تکون خوردنش حالت پس زدن داشت
+لطفا تمومش کن(باچشمای اشکی)
×اگه تمومش نکنم چی اونوقت کی میخواد جلو منو بگیره
+هیچکس ولی لطفا تمومش کن
×هه پسر کوچولو اگه فک کردی تمومش میکنم سخت در اشتباهی چون این تازه اول بازیه
دستاشو پاشو سفت تر به تخت بستم و به کارم ادامه دادم
به سمت دیکش رفتم و
×اوه این کوچولو تحریک شده حالا چیکار کنیم؟
×اها فهمیدم یه راه حل خوب
یه کش همون دورو ور پیدا کردم و به سر دیکش بستم
×اها حالا خوب شد حالا میتونی لذت ببری(لبخند موزیانه)
أنت تقرأ
(KOOKMIN) ^Gambling game^
حركة (أكشن)کاپل:کوکمین ژانر:مافیایی،قمار،BDSM،ددی کینگ،اسمات، اسم فیک:Gambling game #kookmin #BDSM #کوکمین