بخش سیزدهم🚫

54 4 0
                                    


با شنیدن اون جمله تکون خوردن عضوش رو حس کرد و ناخودآگاه چشم هاش رو بست.

″نکن جیمین، از من برای خالی کردن عصبانیتت استفاده نکن″

جیمین با کلافگی دندون هاش رو روی هم فشار داد.


جونگکوک رو کنار زد و سمت جایی که نشسته بود رفت تا موبایلش رو برداره.

″کجا؟″

ساعتش رو چک‌ کرد و سمت در رفت.

″گی بار، یکیو پیدا میکنم که بتونه کارمو راه بندازه″

جونگکوک با گیجی به جیمین نگاه کرد و ناخودآگاه فکش از عصبانیت قفل شد.

تا این حد به یه سکس کوفتی نیاز داشت؟

جیمین درحالی‌که به تیر ‌به‌هدف نخورده اش لعنت میفرستاد دستش رو سمت در دراز کرد ولی قبل از این که قادر باشه دستگیره رو‌ بچرخونه با شدت به عقب کشیده شد و روی زمین افتاد.

″گفتی کجا میخوای بری؟″

سرش رو بالا آورد و جونگکوک رو دید که بالای سرش مشغول تا زدن آستین های پیراهنش بود.

″گی بار″

جونگکوک چونه جیمین رو توی دستش گرفت.

″نمیدونی که وقتی یه سوالو دوبار ازت میپرسن یعنی یه فرصت مجدد بهت دادن که جواب دفعه قبلتو تکرار نکنی؟″

″میدونم″

چند ثانیه توی چشم های مرد خیره شد و پوزخندی زد.

″نمیدونی″

جلوتر رفت تا پایین تنش درست مقابل صورت جیمین قرار بگیره.

″ولی مطمئن میشم که یاد بگیری″

جیمین از پایین بهش نگاه کرد و پوزخند جونگکوک با دیدن نگاه یاغی و درعین حال تسلیم شده اش پررنگ تر شد. برخلاف چند دقیقه پیش، حالا برای به فاک دادن اون عوضی رومخ و سرجاش نشوندش مشتاق بود.

″نشون بده که هنوزم بلدی چطوری راضیم کنی″

جیمین با شنیدن لحن دستوری جونگکوک که خیلی وقت بود فراموشش کرده بود داغ شدن بدنش رو حس کرد.

دستش رو بالا آورد و مشغول باز کردن کمربند جونگکوک شد و بعد شلوار و اسلیپش رو باهم پایین کشید.

عضوش رو توی دستش گرفت.

لب هاش رو دور عضو مرد حلقه کرد و با وارد کردن تدریجی اون آلت سخت شده به داخل دهنش به آرومی مشغول جلوعقب کردن سرش شد.

جونگکوک به صحنه مقابلش نگاه کرد.

با دیدن اینکه چطور همه عضوش توی دهن جیمین جا میگرفت فحشی زیرلب داد و به موهای پسر چنگ زد.

″کی یادت داده انقد خوب ساک بزنی جیمین؟″

جیمین با حس دست جونگکوک بین موهاش حرکتش رو سریع‌تر کرد ولی جونگکوک بهش مجال نداد و خودش مشغول جلوعقب کردن عضوش توی دهن جیمین شد.

جیمین دهنش رو بازتر کرد تا بتونه حجم بیشتری از عضو جونگکوک رو تو دهنش جا بده.

جونگکوک تو گلو غرید و سریع تر عضوش رو تو دهن جیمین حرکت داد تا بالاخره صدای عق زدنش رو شنید و لبخند رضایت ‌بخشی روی لبش شکل گرفت.

انتقام گرمWhere stories live. Discover now