جیمین غافلگیر از حرکت ناگهانی جونگکوک درحینی که داشت فکر میکرد به مرد خیره شد و بعد از چند ثانیه درحالی که نیشخندی روی لبش شکل میگرفت با یک دست مشغول باز کردن کمربندش شد و با دست دیگش چنگ محکمی به موهای جونگکوک زد و باعث شد سرش به عقب کشیده بشه.
″مقابله به مثل خوبی بود جئون ولی دهنت به تنهایی نمیتونه عصبانیتی که الان دارمو از بین ببره″
جونگکوک نامحسوس آب دهنش رو قورت داد.
جیمین با آزاد کردن عضوش از حصار باکسرش سر جونگکوک رو جلو کشید و شروع به مالیدن عضوش روی لب های مرد کرد.
میل باز کردن دهنش و بلوجاب رفتن برای اون آلت نیمه سخت داشت جونگکوک رو دیوونه میکرد، جیمین چه بلایی سرش آورده بود؟
″داری میمیری برای این که بتونی تو دهنت حسش کنی مگه نه؟″
جونگکوک سرش رو بالا آورد و درحینی که با نگاه منتظرش به جیمین نگاه میکرد لب هاش رو از هم فاصله داد.
جیمین با دیدن چشم های خمار جونگکوک پوزخندی زد.
″بیشتر از این منتظرت نمیذارم، از خودت پذیرایی کن″
جونگکوک انگشت هاش رو دور عضو جیمین حلقه کرد و مشغول پمپ کردنش شد و بعد به آرومی سرش رو وارد دهنش کرد.
جیمین با حس گرمای دهن جونگکوک دور عضوش ناله کرد.
جونگکوک سرش رو عقب کشید و با جلوعقب کردن انگشت هاش خیسی اون قسمتی که داخل دهنش بود رو رو همه جای عضو جیمین پخش کرد.
بعد درحالی که نمیتونست نگاهش رو از عضو خیس شده و سفتش بگیره دوباره لب هاش رو دور سرش حلقه کرد و به آرومی حجم بیشتری ازش رو داخل دهنش جا داد.
″آفرین، داری خیلی خوب انجامش میدی″
با شنیدن تشویق جیمین به فرو بردن بیشتر عضوش داخل دهنش ادامه داد تا جایی که سرش رو جایی نزدیک حلقش حس کرد.
دم عمیقی گرفت و صبر کرد تا دهنش بتونه به حجم عضو مرد عادت کنه ولی وقتی خواست حرکت کنه دست جیمین رو بین موهاش حس کرد و نگاه کنجکاوش رو بهش دوخت.
″از اینجا به بعدشو من انجام میدم″
با درک کاری که جیمین قرار بود بکنه به رونهای مرد چنگ زد و با شل کردن گلوش سری به نشونه تایید تکون داد.
جیمین با مطمئن شدن از آماده بودن جونگکوک بدنش رو عقب کشید تا انتهای عضوش از دهن مرد خارج بشه و بعد با جلو دادن پایین تنه اش دوباره همون قسمت رو محکم وارد دهنش کرد.
جونگکوک نفس عمیقی کشید و گلوش رو شل تر کرد تا راه حلقش برای ورود عضو جیمین بازتر بشه.
جیمین با دیدن تلاش جونگکوک نیشخندی زد و دوباره کارش رو تکرار کرد با این تفاوت که اینبار بخاطر اینکه جونگکوک عضلات گلوش رو شل تر کرده بود سر عضو جیمین مستقیم به ته حلقش برخورد کرد و باعث عق زدنش شد.
″لعنتی، دوباره برام انجامش بده″
سری به نشونه فهمیدن تکون داد و همون کار رو تکرار کرد که باعث شد عضو جیمین دوباره مستقیم وارد حلقش بشه.
″آه آفرین، دقیقا همونیه که میخوام″
YOU ARE READING
انتقام گرم
Teen Fictionمیگن انتقام غذاییه که سرد سرو میشه اما توی این داستان همه چیز التهاب داره