Part 13 "Anger Or Jealousy?"

5K 747 448
                                    

نگاهش از روی صحفه لپ تاپ کنار نمی‌رفت.

فیلمی که رئیس بیمارستان واسش فرستاده بود، روی صحنه لمس شدن یوجین توسط جونگ کوک اسنپ شده بود.

سوهیوک با نگرانی نگاهش می‌کرد و می‌تونست قسم بخوره هیچ چیز توی زندگیش بیشتر از آرامش الان تهیونگ نترسونده بودتش.

تهیونگ جوری که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده، ویسکیش رو می‌نوشید.

اما این وسط یه چیزی احساسات درونیش رو لو میداد؛ چشم هاش.

_ کجاست...
صدای بم تهیونگ، باعث شد سوهیوک تکونی بخوره.

_ مینگیو... پیامک داد نزدیکن...

مینگیو به محض دیدن بیرون اومدن یوجین از اتاق جونگ کوک، به سرعت به سوهیوک خبر داده بود.

با صداهایی که از بیرون عمارت میومد، سوهیوک ادامه داد.
_ فکر کنم رسیدن.

راک توی دستش رو تکونی داد و دوباره به لپ تاپ خیره شد.
_ بفرستش بالا... هیچکس توی اتاقم نباشه، حتی تو.

سوهیوک آب دهنش رو قورت داد.
_ رئیس... اگر یه وقت...

سر چرخوند و سفیدی چشم هاش که حالا سرخ شده بودن باعث شد سوهیوک خفه بشه.
_ چشم.

بیرون رفت و دقایقی بعد، جونگ کوک به تنهایی وارد اتاق شد.

بدون اینکه بشینه گفت:
_ کارم داشتی؟

راک رو توی دستاش فشرد تا خودش رو کنترل کنه.

_ روزت... چطور بود؟

جونگ کوک ابرویی بالا پروند.
_ روزم؟ مثل همیشه, چطور؟

نگاهش رو از لپ تاپ گرفت و به جونگ کوک داد.

چشم های جونگ کوک با دیدن سرخی چشمای تهیونگ گرد شد.

_ نمیخوای چیزی بهم بگی؟
آروم بود و داشت به جونگ کوک فرصت اعتراف میداد.

_ نه... چی باید بگم؟

هومی کشید و از ویسکیش نوشید.
_ نمیدونم... مثلا اینکه کی رو دیدی؟

دستای جونگ کوک مشت شد.
' سونگی... فهمیده؟!'

_ من... من...

_ درمورد افرادی که ملاقاتشون میکنی چی گفته بودم جونگ کوک؟
تن صداش رفته رفته بلند میشد.

نگاهی به صحفه لپ تاپ انداخت.
_ گذاشتی لمست کنه...

رنگ جونگ کوک به آنی پرید!
بغل کردنش!
'محافظی که برام گذاشته بود... همه چیز رو گفته؟!'

_ ت-تهیونگ... بزار توضیح بدم... اونطور که فکر...
با شکستن راک توی دست های تهیونگ، هین بلندی کشید و قدمی عقب برداشت.

نگاه لرزونش رو به دست تهیونگ که زخمی شده بود و حالا غرق خون بود داد.

تهیونگ به شدت از جا پاشد و باعث شد صندلیش به دیوار برخورد کنه.

Unknown Heir (VKook)Where stories live. Discover now