ꮅꭿᖇꮏ 39 📃💗💍

178 40 96
                                    

از دید تهیونگ 

وارد سالن شدم افراد حاضر بلند شدن و دست زدن ، بالا سکو ایستادم

تهیونگ: بفرمایید

روی صندلی‌هاشون نشستن سرم نزدیک میکروفون بردم

تهیونگ: از اینکه در مراسم رونمایی محصول خاص شرکت پارک حاضر شدین سپاسگزارم

چراغ های سالن کمتر شدن و روی پروژکتور عکس عطر نمایش دادن ، لبخند زدم

تهیونگ: وانیل و گیلاس نت های اصلی این عطر هستن که یک عشق ارامش‌بخش یادآوری میکنه ، این عطر برام خاصه چون از کسی الهام گرفتم که وجودش هر لحظه مثل یک زندگی و زندگی برام مثل یک لحظه میمونه ، همه‌ی زندگیمه و با وجودش بی‌نیازم از هر چیزی ، پارک جیمین همسر عزیزم که در حال حاضر فرزندان من بارداره

لبخند عمیق تری زدم

تهیونگ: آنائل فرشته‌ی عشق ، امنیت ، هماهنگی و زیبایی هستش که به شما کمک می‌کند عشق و حمایت رو احساس کنید ، انرژی ملایمش باعث ایجاد منبع الهام و اشتیاق میشه ، تمام این ویژگی‌هارو در همسرم پیدا کردم و نام این عطر آنائل میذارم

همگی دست زدن تعظیم کردم و به پشت صحنه رفتم

نامجون: واو عالی بودی!!!

یونگی: سخنرانی مجذوب کننده‌ای بود

بطری اب از روی میز برداشتم

تهیونگ: ممنون

روی صندلی نشستم و موبایلم از جیبم بیرون اوردم

هوسوک: تهیونگ حالت خوبه؟!

نامجون: کمی عصبی بنظرم!

کلافه کمی کراواتم شل کردم ، رو به روم نشستن

تهیونگ: نمیدونم ، استرس دارم

نامجون: بخاطر سخنرانی!؟ عالی انجامش دادی!

تهیونگ: نه بخاطر سخنرانی نیست ، از صبح بی‌قرارم

به چهره‌های گیجشون نگاه کردم

تهیونگ: جین هیونگ کجاست؟

نامجون: گفت همراه جیمین میرن سیسمونی انتخاب کنن! چرا!؟

سرم به دو طرف تکون دادم

تهیونگ: هیچی ، حس میکنم باید جیمین ببینم

یونگی: دلت براش تنگه شده؟

شیطون نگاهم کردن لبخند ریزی زدم

تهیونگ: هر روزم ببینمش بازم دلتنگشم

هوسوک: ای ای چقدر بی‌قراری میکنی!

نامجون: دو ماه دیگه صبر کنی هر سه‌تاشون تو اغوشتن!

یونگی: همینقدر هم صبر کرده برام عجیبه!

💍Mꮛlꮂꮻᖇꮂꭶm💍 Onde histórias criam vida. Descubra agora