part 28

3.9K 438 244
                                    

بستنی هارو سرمیز گذاشتم و به دختر و پسری که سرمیز نشسته بودن لبخند زدم.
میز کناریش که خالی بودو جمع کردم و زیر چشمی نگاش کردم.

به طرز خستگی ناپذیری نشسته بود سر میز و زل زده بود بهم.قهوه ای که اشتون براش برده بود هنوز همونجوری جلوش بود.
کی براش برده بود؟؟یک ساعت پیش!

***

اقای لانتر خیلی وقت بود رفته بود.اشتونم داشت لباسشو عوض میکرد.

+هنوز همونجا نشسته
_میدونم
+میخوای نرم؟؟
_نه بابا منم اینجارو تمیز کنم میرم خونه.نکنه میخواد بیاد دنبالم؟!

+نیاد تعجب میکنم...
_خفه شو اش!!!
خندید و زد به شونم.
+اوکی میبینیم.فعلا لیام...
_فعلا

وسایل شست و شو رو برداشتم و از اتاق رفتم بیرون.هنوزم نشسته بود.
بدون یه کلمه حرف...
زل زده بهم...
با همون قهوه ی کوفتی جلوش...

صندلیارو برعکس کردم تا رسیدم به میز دونفره ای که روش نشسته بود.
_امم کافه خیلی وقته تعطیل شده باید بری خونه دیگه...

فنجون قهوه شو بلند کرد و یکم ازش خورد.
+ولی من دارم قهوه میخورم!
_ولی اون یخ کرده...
شونه هاشو انداخت بالا
+قهوه ی سرد دوست دارم...

قهوه رو کوبیدم رو میزش
_وات د فاک زین...از عصر اومدی نشستی جلوم که چی؟چیو میخوای ثابت کنی زین؟چی از جونم میخوای؟؟اینکه از ساعت شیش تا یازده شب نشستی اینجا چی نصیبت شد اخه؟؟؟

+شاید یه فرصت که به حرفام گوش بدی...
_زین بکش بیرون از زندگیم.چی بشنوم اخه؟؟تو حرفاتو زدی . خیلی واضح بهم گفتی هرزه دیگه چی میخوای بگی تو...

+لیام من دوست...
_هیسسس نگو زین...خواهش میکنم...من دوست داشتم ولی تو دوسم نداشتی...هیچوقت...حتی یه ذره...اخه...اخه کدوم ادمی به کسی که دوسش داره میگه هرزه؟زین تو مخ نمیگنجه...

+لی من...من متاسفم
_متاسفی؟؟؟زین تو میفهمی چی داری میگی...تو و اون دوتا دوست گیت زندگی منو نابود کردین...از اینجا گمشو

+باشه قبوله ولی صبر کن فقط یه سوال میپرسم و اگه جوابش منفی باشه واسه همیشه میرم...تو...منو هنوز دوس داری؟؟؟
_نه
+نه؟
_نه

زین سرشو انداخت پایین...
+باشه ولی بدون من تا اخر دنیا دوست دارم
از کافه رفت بیرون و من موندم.
من تنها موندم با یه قلب نابود شده...خدا لعنتت کنه زین مالیک...باهام چیکار کردی...

***

دوهفته گذشت.دوهفته بدون دیدن زین
ازون شب دیگه زینو ندیدم
حتی سرکلاساشم نمیاد...

اگه میپرسین من چجوری این مدتو گذروندم بایدبگم از حد متوسط یکم بدتر بود...
نه دروغ گفتم افتضاح بود.

دلم به حد فاک برای زین تنگ شده...

چند روزه همه جا صداشو میشنوم
انگار دارم دیوونه میشم.هه...

Fucking School[complete]Where stories live. Discover now