سلام!من نسترنم و این اولین فنفیکیه که دارم ترجمه میکنم!
این فن فیک قسمتای کوتاهی داره و همینطور زودم تموم میشه...واسه همین روزی یه قسمت میشه آپ کرد و بیشترم میشه آپ کرد البته بستگی به ووت و کامنتای شماهم داره..
فن فیک داستانی روون و کیوت داره خسته کننده نیست مطمئنن بعد خوندنش خسته نمیشید .
امیدوارم دوسش داشته باشین و همراهی کنین وگرنه این سهاس که دیر آپ میکنه نه نسترن
:) بوس***
درباره این داستان:
لویی،پرنس دانکستر،یه امگا به دنیا اومده و این یعنی اینکه نمیتونه پادشاه بشه و حتما باید با یه آلفا ازدواج کنه.و بهتره ک این شخص پسر بهترین دوست باباش باشه،پرنس هرولد استایلز از چشایر،فقط یه مشکل وجود داره.اون از پسره متنفره.
YOU ARE READING
Prince [Persian Translation]
Fanfiction[Completed] «اونی که استخون گونه داره میدونه ک پرنس عاشقشه؟» جایی ک هم لویی و هم هری پرنسایی هستن که سرنوشتشون اینه که با هم ازدواج کنن