دومین روز اقامت سه تا پسر عجیب و غریب تو خوابگاه بود تهیونگ در حالی که پاهاشو به زمین میکوبید با صدای نسبتا بلندی گفت
تهیونگ-حوصلم سر رفتهههه
جیمین-هیسس جونگ کوک خوابه
تهیونگ-هی بیخیال اون همش خوابه نکنه هتاش یه خرسه خوابالوعه
تانی-تهیونگ بهتره بزاری اون بچه استراحت کنه
تهیونگ-عاییییش شما ها همتون طرفداری اونو میکنید چی میشی یکی از من....
با صدای در زدن حرفشو خورد
جیمین-من باز میکنم
دستی توی موهای قهوه ایش کشیدو به سمت در اتاقشون حرکت کرد با دیدن چهره های آشنایی درو باز کرد
جیمین-نونا، هیونگ
جین-سلام جیمین خوشحالم که میبینمت
یئونجی-زندگی اینجا چطوره؟؟
جیمین-خوبه دلم برای اسمایل تنگ شده
جین-جیمین میتونم از تو و هم اتاقیات...اوع سلام
جین تازه متوجه پسر مو بلوندی شده بود که پشت جیمین وایساده بودتهیونگ-سلام شما رییس شورایید درست میگم
جین-درسته خب داشتم میگفتم میشه بیاید کمک ما تو مرتب کردن کلاسای مدرسه راستش تعداد کمی تو مدرسه هستن و تا شروع شدن مدرسه فقط چند روز مونده
جیمین-من میام تهیونگ تو چی
تهیونگ-پس جونگ کوک چی؟
جیمین-اون خوابه
تهیونگ-باشه تانی دوسانو نخور
تانی-هیچ وقت اونو نمیخورم تهیونگ
تهیونگ-محض احتیاط گفتم میدونم تو شیر خوبی هستی
جین-اون سفیده!
تهیونگ-اوه اره من یوتای یکی از جواهرام
جین-مثل برادر من
تهیونگ-اوه واقعا پس تنها نیستم
جین-راستش دوستشم هتای جواهره
تهیونگ-واو ولی ممنون با دوستای معمولیه خودم بهترم هی جونگ کوک
جیمین-چیکارش داری بزار بخوابه
دست پسر مو بلوندرو کشید و درو بست پشت سر جین و یئونجی از پله ها رفت پایین
جیمین-خب ما اماده ایم
جین-اول باید صندلی ها و میزارو بچینید بعدش بیاید دفتر شورا کارتون دارم
تهیونگ-خب حمالی شروع میشود اقا جیمین دل بده به کار
جیمین به قیافه جدید تهیونگ نگاه کردو از خنده نشست رو زمین
جیمین-این چه وضعیه ته مگه داریم کشاورزی میکنیم
YOU ARE READING
Survivor
Fanfiction-مشکلی ندارم چیزی که الان مهمتره اینه که با این جادو چیکارکنیم -میشه باهاش جنگید -چطوری ؟ -بازمانده ژانر:فانتزی،اسمات کاپل:یونمین،ویکوک،نامجین وضعیت:کامل شده