Part19

1.9K 438 41
                                    

یونگی -صدو هشتادو دو

جیمین بطری ابشو از روی زمین برداشتو درشو باز کرد

یونگی-صدو هشتادوسه اییی خیلی سنگینی

جیمین-فقط چندتای دیگه مونده

یونگی یکم دیگه‌نق زد و‌دوباره‌رفت‌پایین

یونگی-صدوهشتادوچهار بیا پایین جیمین‌کمرم داره نصف میشه

جیمین -تقصیر خودت بود گفتم سر تمرین دقت کن  هیونگ گفت این تنبیهته برو پایین وگرنه مجبور میشم اسمایلم اضافه کنم

یونگی-غلط کردم صدو هشتادوپنج میگم تو خیلی بدن خوبی داری سیکس پکاتو دیدم صدوهشتادوشیش

جیمین-مرسی از این تمرینا زیاد با هیونگ داشتم این تنبیه هارو هم خیلی بیشتر

یونگی-اوه واقعا صدو نود فکر نمیکردم هوسوک هیونگ انقد سخت گیر باشه

لب و لوچه پسر کوچیکتر اویزون شد

جیمین-اون فقط هیونگ منه هیونگ صداش نکن

یونگی-صدو نودو چهار پس چی صداش کنم صدو نود و پنج

جیمین-هوسوک سونبه نیم یا حداقل هیونگ نیم بزار حس کنم یه فرقی داریم

اسمایل-الان حسودی میکنی

جیمین-نخیرشم اینطوری نیست

یونگی-باشه صدو نودو شش هیونگ نیم صداش میکنم صدو نود هفت

جیمین لبخندی زد و اروم شونه های یونگی رو فشار داد

یونگی-همونجا همونجا صدو نود و هشت صدو نود نه

برای اخرین بار تنشو بالا کشید

یونگی-دویست

با اه بلندی خودشو انداخت زمین

جیمین-خوبی؟ میتونی به‌تمرین ادامه‌بدی؟

یونگی -اولا پشتمو ماساژ بده یکم دوما به نظرت دویستا شنا رفتن با وجود یه ادم پشت کمرت مث اب خوردنه؟معلومه که دارم میمیرم ای خدااا

ایکاروس-اون همیشه غر میزنه

دوسان-حالا میفهمم که هتا اینه شخصیتی یوتاعه

ایکاروس-یعنی میگی من غر غرو عم؟هیونگ از تو توقع نداشتم‌بلاخره ما بالا چند میلیون ساله باهمیم چطور دلت میاد به من بگی غرغرو

دوسان-اه با تو نبودم که با خودمو جیمین بودم

ایکاروس-اها اره

دوسان نفسشو بیرون داد و یواش ایکاروس رو غرغرو صدا زد

اسمایل-من گشنمه

جیمین-باید وایسی هیونگ بیاد

اسمایل-ای بابا

گرگ تنها رفت گوشه اشپزخونه و کز کرد

اسمایل-اگر بار گران بودیمو رفتیم اگر نامهربان بودیمو رفتیم

جیمین-اسمایل یه ساعت تحمل گشنگی کسیو نمی کشه

یونگی که پیرهن مشکیشو بالا داده بود به شکمش خیره شد

یونگی-یعنی مال منم مثل مال تو میشه

جیمین-نه

یونگی-چرا نمیشه

جیمین-توقع داره اون تپه که مث پشمک نرمه تبدیل بشه به سیکس پک محکم من

یونگی-خو من چیکار کنم

جیمین-هیچی مشکل از بچگیته

یونگی-یعنی چی

جیمین-یعنی اون موقعی که جلوت غذا میذاشتن باید کمتر کوفت میکردی

هوسوک-سلام یونگیا جریمتو رفتی

یونگی-اره هیونگ نگاه جیمین هنوز روم نشسته

هوسوک-خوبه چقدر طول کشید جیمین

جیمین-یه ربع منو معطل کرد

هوسوک-اوکی بیاید شام بخوریم فردا باید بریم مدرسه بعد از شام برید یه دوش بگیرید

......................................................................
خب این دفعه واقعا کامنتو ووت کم بود😐چیکار کنم؟؟

Survivor Where stories live. Discover now