همه لباس ورزشی پوشیده بودن و تو صف وایساده بودن ومنتظر به مدیر که پشت یه میز چوبی وایساده بود نگاه میکردن
مدیر-خب همگی اغاز مسابقاتو بهتون تبریک میگم امروز مسابقاتمون جنبه شادی و آمادگی داره پس بیاید خوش بگذرونیم ولی قبلش میخوام معلم ورزش جدیدتونو معرفی کنم همه میدونید اتفاق بدی برای اقای کیم افتاده پس ما از جانگ هوسوک عزیز خواهش کردیم بیاد اینجا و معلم ورزشون باشه
همه ساکت بودن که صدای دست زدن دونفر شنیده میشد همه به سمت صدا برگشتن مین یونگی و پارک جیمین سال اولی با یه لبخند مضحک روی لباشون داشتن دست میزدن و به افتخار به هوسوکی که بالای سکو با یه شلوار جین مشکی و سویشرت سفید وایساده بود نگاه میکردن
تهیونگ-ضایع ها دست نزنید
نامجون-ابروم رفت عاشق بدبخت یونگیا من یا هوسوک هیونگ؟
یونگی-هوسوک هیونگ
وقتی متوجه موقعیت شدن با یه لبخند ضایع تر دستاشونو پشتشون قفل کردن
مدیر-خب خوش بگذرونید فردا رسما مسابقه شروع میشه
همینکه همه پراکنده شدن جیمین به سمت هوسوک دویید و محکم بغلش کرد
جیمین-هیونگ
هوسوک-هی یکی ببینه زشته
جیمین-خودتو چیکار دارم اسمایلو بده بیاد
هوسوک-رفت پیش دوسان
یونگی-سلام من دوست جیمین یونگیمجیمین-دوست؟؟از کی تا ...
یونگی دستشو جلوی دهن جیمین گرفت
یونگی-از دیدنتون خوشبختم
هوسوک-منم لطفا هوای جیمینو داشته باش
یونگی-حتما
دستشو از روی دهن جیمین برداشتو دور گردنش گذاشت
یونگی-بریم خوش بگذرونیم
جیمین-احمق تو از من داری استفاده میکنی که به برادرم نزدیک شی
یونگی-اهوم
جیمین-من نمیخوام تو زن داداشم باشی
یونگی-چی؟
جیمین ریز خندید وه یک دفعه تهیونگ به سمتشون دویید
تهیونگ-بچه ها جونگ کوک رو ندیدید؟؟
جیمین-نه باز چی شده؟؟
تهیونگ-دوباره سرش داد کشیدم
جیمین-تهیونگ از وقتی که رفتارش تغیر کرده این سی و سومین باریه که سرش داد میکشی و از این سی و سه بار بیستمین باریه که قهر میکنه
تهیونگ-میدونم میدونم اصن برید گمشید خودم پیداش میکنم
از دوتا پسر دور شد
تهیونگ-جونگ کوکا ببخشید خب برگرد
YOU ARE READING
Survivor
Fanfiction-مشکلی ندارم چیزی که الان مهمتره اینه که با این جادو چیکارکنیم -میشه باهاش جنگید -چطوری ؟ -بازمانده ژانر:فانتزی،اسمات کاپل:یونمین،ویکوک،نامجین وضعیت:کامل شده