دارای🔞دوس ندارید بخش پررنگو نخونید ((کل پارته ولی توضیحات اخر پارت مهمه بخونید🤗))
یونگی سریع در اتاقو باز کرد
جیمین-یون..گی..من....
اجازه حرف زدنو به جیمین ندادو سریع لباشو به لبای پنبه ای جیمین رسوند چند لحظه بعد جیمین دستشو پشت گردنش حلقه کرده بود باهاش همراهی میکرد اروم جیمینو روی تخت پرت کرد
یونگی-اینجا منم که بهت دستور میدم فرمانده
جیمین لبخندی به لقب جدیدی که بچه ها بهش داده بودن زد
جیمین-من امادم
گونه هاش سرخ شده بود و این هماهنگی قشنگی رو با لباس سیاهش و پوست سفیدش ایجاد میکرد
یونگی-واقعا؟
جیمین-هعی نکنه فانتزی خاصی داری
یونگی-نه خیرشم
یاد خواب عجیب شب پیشش افتاد
یونگی-میدونی دیشب خواب دیدم تو داری بهم تجاوز میکنی خیلیم سبکش دام و ساب بود
جیمین-تو خیلی منحرفی که حتی تو خوابتم پورن میبینی
یونگی-اره تو درست میگی
خندید و روی جیمین خیمه زد و دوباره به لباش حمله کرد دست جیمین از زیر تی شرتش بدنشو لمس میکرد
جیمین-درش نمیاری؟
یونگی-شاید بهتر باشه تو درش بیاری
رو تخت نشستو به جیمین اجازه داد تیشرت چهارخونشو دراره
جیمین-هعی تو از منم سفیدتری
بهش نزدیکتر شدو سرشو تو گودی گردن یونگی فرو برد و مشغول مارک کردن گردن سفیدش شد نقطه به نقطه گردن یونگی رو زبون میزدو بعد از یه گاز کوچیک اونو مارک میکرد
یونگی-جیمین بچه ها متوجه میشن
جیمین-اشکالی نداره
یونگی هم لباس مشکی جیمین رو دراورد
یونگی-این یعنی منم میتونم به همه بفهمونم مال منی؟
جیمین-اره
دوباره یونگی روی جیمین خیمه زدو مشغول مارک کردن گردن جیمین شد اروم اروم بعد از مارک کردم گردنش به سمت ترقوه و سینش رفت وقتی تمام جاهای بدنش مارک کرد و از موندن جاش مطمئن شد شلوار جین جیمینو دراورد
جیمین-چیزه از اونا داری دیگه
یونگی-خاک به سرم یادم رفت
جیمین-مین یونگی من نمیتونم تو این وضعیت حساس توله تو هم تو شکمم داشته باشم
یونگی-اروم باش اروم باش اینترنتی سفارش میدم
YOU ARE READING
Survivor
Fanfiction-مشکلی ندارم چیزی که الان مهمتره اینه که با این جادو چیکارکنیم -میشه باهاش جنگید -چطوری ؟ -بازمانده ژانر:فانتزی،اسمات کاپل:یونمین،ویکوک،نامجین وضعیت:کامل شده