one

12.9K 1K 846
                                    

.
.
.
.
.
.

*گایز مالیک با عروسک جدیدش اومده

به ثانیه نمیکشه که همه ی سرا برمیگرده سمت دیووی مشکی رنگی که قسمتایی ازش آبیه روشنه و صاحبش مشغول پارک کردنش تو محوطس.

+بچه مایس دیگه اگه ددیه منم یکی از بزرگترین بیزینس منای لندن بود هر هفته با یه ماشین میومدم

#یه نفر بهم بگه که این چی تو زندگیش کم داره؟

*فکر نمیکنم معنیه کمبود داشتنو بفهمه اصلا

_شماها چی میدونید ازش؟

صدای ناآشنای کسی که این سوالو پرسیده باعث میشه نگاهشونو از ماشین چندصدهزار دلاری جلوشون بگیرنو به دختری که روی پشتیه نیمکت کناریشون نشسته نگاه کنن.

*تو کی ای؟

+من میشناسمش کارا دلوینِ رفیق فابِ مالیک و تاملینسون

با صدای آرومی میگه اما اون دختر گوشای تیزی داره.

#اینم یه الکی خوش مثل اون دوتاس دیگه.

کارا کلاه سوییشرت مشکی رنگشو عقب میده و سرشو برمیگردونه سمتشون.

ک_چطور میتونین انقدر وقیحانه زندگیه دیگرانو قضاوت کنین وقتی کوچیکترین چیزی راجبشون نمیدونید؟

لحنش آروم اما تحقیرآمیزه. سرتا پاشونو با نگاه بی حسش از نظر میگذرونه و موهای بلند و روشنشو پشت گوشش میفرسته.

ک_احمقا

زیرلب زمزمه میکنه و از نیمکت پایین میپره. نگاهش به شیشه های دودی رنگ ماشینیه که چند دقیقس کسی ازش بیرون نیومده.

_چرا نمیای بیرون؟

با ابروهای بهم گره خوردش زمزمه میکنه و گوشیشو از جیبش بیرون میکشه.

ک_لو بیا تو محوطه من نزدیک در ورودیم

+چی شده؟

ک_بیا فقط

تماسو قطع میکنه و سمت ماشین حرکت میکنه که همون موقع در سمت راننده باز میشه و زین بیرون میاد،عینک دودیشو به چشماش میزنه و زیپ سوییشرتشو تا نصفه بالا میکشه.

کارا سرتا پاشو از نظر میگذرونه و چشماشو میچرخونه. تیشرت شلوار و اسنیکرزای مشکی با سوییشرته آبی. طبق معمول رنگ لباساشو با ماشینش ست کرده.

ک_همین کارارو میکنی که بهت میگن الکی خوش دیگه.

زیرلب با خودش زمزمه میکنه و سمتش میره.

ک_مالیک

صداش میزنه و زین سمتش برمیگرده. لبخند میزنه و با چندتا گام بلند خودشو بهش میرسونه اما با دیدن پارگیه نسبتا کوچیکی که گوشه ی لبش به چشم میخوره لبخند روی لباش محو میشه.

Car Lover [Z.M]~[completed]Where stories live. Discover now