امروز بگم چه جوری شروع شد چشمامو که باز کردم هنوز هوا تاریک بود صدای برفی از تو قفسش میومد بلند شدم برم دستشویی گوشیمو را نگاه کردم دیدم رلم بهم پیام داده دیشب منتظرم بودم شروع کردیم به حرف زدن چقدر دلتنگ هم بودیم بهش می گفتم که بعضی وقتا خیال پردازی می کنم ولی بازم بهش دروغ گفتم واقعا آینده باهاش نمی دیدم ولی دوسش داشتم نمی دونم دوست داشتنی که به عنوان یه همسر ببینمش شاید نه ولی باهاش آرومم لبخندی که اون رو لبم میاره را هیچ کس نمیتونه بیاره شوخی هاش صداشو شنیدم خیلی خوشحال شدم گفتم بیا ویدیوکال بگیریم ولی نتونست رفتم صبحونه خوردم بعدش با هم دیگه بازم حرف زدیم قول داده بودم که عکس لختی برای کسی نفرستم ولی نتونستم از من نخواسته بود خودم براش فرستادم نمیدونم چرا این کارو می کنم شاید احتیاج به این تعریفی دارم که از من میشه که چقدر جذابی که چقدر زیبایی نمیدونم چرا این کارو می کنم استرس دارم بازم میگم درسام مونده ولی حالشو ندارم
میدونی رلم خیلی صادقانه بهم گفت که برای چی با من بوده واقعا عشق نبوده اون فکر میکرده من از اول به خاطر منافع میرم جلو اونم گفته حالا بزار قبولش کنم شاید کارمو راه انداخت گفت خیلی چراهای عجیبی تو سرم میومد اما قبل از اون پیچ اره ما قبل از یه پیچ بهم گفتیم رل بزنیم و بعدش ماله هم شدیم بهم گفت بعدش همه چیز فرق کرد
یاد خاطراتم باهاش افتادم لب آب باهم دیگه روز جمعه ای ک کنارش بودم
وای وای نمی تونم صبر کنم و ننویسم خیلی حالم خوبه دارم فایل های صوتی دکتر فرهنگ که برای انسان هدفمند و موفق رو گوش میدم که عالیه با اون دوستم که گفتم گل میکشه کلی حرف زدم امیرو میگم مجازی و کلی بهم انرژی داد یه چیزایی راجع ب کلاسمون گفت که پشمام ریخت پسر خیلی خوبیه بهش گفتم یکی را برام پیدا کنه که تتو پروانه رنگی بزنم رو بدنم میدونی خیلی حرف زدن باهاش لذت بخشه برام و اونم همین رو گفت صادقه برخلاف ظاهرش ک لش میپوشه و کارای عجیب میکنه
اونم گفت ک نظرش نسبت ب من عوض شده
دکتر فرهنگ میگه همه چیز تو دنیا هوشمنده یعنی ورود دوستای خوب مثل دوست واتپدم رلم امیر هم هدفمنده هوشمنده؟
امروز هیچ کس نبود پنجره را باز کردم و با آرامش سیگارمو کشیدم دوست دانشگاهم اومد عذر خواهی میخواستم قبولش نکنم اما هیچی نگفتم و اجازه دادم حرفشو بزنه به قول امیر دوستم دکمشو میزنم سیکتیر بره به جهنم
دوباره یه سیگار دیگه با تمام قدرت پک میزدم رلم میگفت سیگار کشیدن اصلش اینه دود بره تو ریه ات اونوقته ک معتادش میشی پس اجازه دادم دود بره تو ریه ام
دفعه اول که سیگار کشیدم نصف شب تو اتاقم بودم یهو دیدم مامانم اومد در زد گفت درو باز کن ترسیدم گفتم نه گفت کاریت ندارم آرام درو باز کردم گفت بوش تو سالن میاد بهم یه دستمال خیس داد گفت بچرخون تو هوا تا دود رو بگیره و رفت میترسیدم میترسیدم چشمام بسوزه اما طعمش دیونم کردلخت شدم جلوی آینه کامل اندامم رو نگاه میکردم میخواستم با آهنگ برم حموم اول با آهنگ لخت رقصیدم کامل اندامم دیدم یه جمله از یه کتاب اسمات تو ذهنم بود ک مرده ب اسلیوش گفت اندام های دخترونه ات قشنگن
مقعدم میسوخت بازم امروز باهاش وحشی برخورد کردم ارضا شده بودم و اونم از شکنجه های من در امان نبود
تصمیم گرفتم برای عفونتم تو آب و جوش شیرین بشینم وسطش تشت آب رو پر کردم من میخواستم یه بارم شده سرم با گوشام بکنم زیر آب سرمو کردم زیر آب گفتم تا ۵ شماره فقط اما بعدش به آرامش عجیبی رسیدم ک حد نداشت سرمو ک آوردم بالا پر شدن شش هام از هوا رو حس میکردم
تو حمام با آهنگ سنیوریتا رقصیدم تشت پر از آب بود به خودم گفتم بیا دق و دلی هامون رو خالی کنیم آب رو صورت مهدی فرض کردم و با دستم یه سیلی محکم ب آب زدم و بلند داد زدم حروم زاده
اینبار نوبت پادشاه بود سفت کوبیدم رو آب وآخر سر هم اون ک پشت درختا عاشقش شدم
لبخند زدم بلند شدم و حوله را پوشیدم و رفتم بیرون پنجره باز بود لرزیدم تا تونستم لرزیدم
یکم تو نت چرخیدم تا خوابم برد البته گشنمم شد آش خوردم
آهنگ supalonlyرو گوش میکردم عالی بود
بلند شدم کلاس داشتم عمومی کلی منتظر موندم استاد نیومد
دوباره یکی از بچه ها موش دوانده بود و گروه کلاسی را بهم ریخته بود حالا فهمیدم منشا تلفن های مزاحم و اذیت ها کی بوده همین هم کلاسی و هم کارم متاسفم ک با همچین گرگی باید کار کنم به امیر گفتم و اونم پشتم در اومد گفت تو مثل خواهرمی بهش گفتم یه تتو پروانه ای میخوام بزنم فکر کنم ۷۰ تومن در بیاد کوچولو و کم میزارم رلم بیاد اینجا با هم میریم میزنیم پیش آشنا
دوباره درسامو نخوندم برفی رو آزاد کرده بودم اما میومد کنارم مینشست
داشتم با استادم حرف میزدم عجیب بود برام که منو ب حریم شخصی و خصوصیشون راه داده بودن خیلی لذت بردم باهاشون حرف زدم اما بازم افکار بد سراغم اومد نکنه مثل اون معلم زبانه ببرتت تو ماشینش و دست مالیت کنه نکنه مثل اون یکیشون باشه اخه پشت سرش حرفای خوبی نبود اما من حسم بهش مثبت بود آهنگ نغیر الیک را پلی کردم اولین آهنگی ک اون برام داد یادمه صبح ها برام استوری میکرد خوذالنفس ملیا باهوایا و اشکام پایین میان .....و تمام نمیشن من دوستش دارم خدایا از ته دلم آرزو میکنم آخرین لحظه مرگم کنارم باشه