23

0 0 0
                                    

واو ۳۱ فروردینه یک ماه رفت از فرصتم باورم نمیشه واو خدا
انگار یه شوک عظیم بهم وارد شده نه در اون عظیم که بهم بگن پدر و مادرت مرده بلکه در این حد عظیم که یهو بدن لختمو توسط یه مرد غریبه فرو کنن تو آب یخ
این چند روز گذشته یعنی یک هفته گذشته دختر خالم خونمون بود و تا تونست تو کل زندگیم فضولی کرد ازش بدم نمیاد مهمون یه روزش قشنگه دو روزش قشنگه ن یک هفته
آسایشمو بهم زده بود عادت ندارم تو اتاقم کسی باشه صدا کنه با اینکه خیلی بهش محل نمیذاشتم ولی تحملشو نداشتم اینکه میره خونه ما حمام لباسای خودشو نمیپوشه ادا تنگا رو در میاره دوستش ندارم اصلا من یه نکته تو کل زندگیم وجود داره با انسان های کم سن تر از خودم بیشتر جورم
میدونی چرد رو اعصابم بود؟ با صدای بلند آدامس میجوید میرفت سر یخچال جای اتاقمو تنگ کرده بود و خیلی مودب بود من عادت ندارم بگذریم دوباره گیج بودم و اذیت با استاد حرف میزدم یکم که بحث عاطفی و بوس و اینا میشد میکشید عقب میگفت این رابطه غلطه میدونی دوستش ندارم اصلا فکر رابطه باهاش حالمو بهم میزنه اما اینکه میبینم منو میخواد بهم قدرت میده دوست واتپدم میگه این خیلی بده این یه جور دفاع ناخودآگاهه دیروز گفتم دیگه پیام نده امروز خودش پیاک داد ک نزدیک خونتون بودم میخوام بیان ببرمت بیرون و اینا من دیر دیدم پیامشو بعدگ هی گفت بوسم کن و اینا البته بماندک من براش عکس دادم اما بحث رو ادامه ندادم میخوام دکمه سیکتیر اینم بزنم فقط من باشم و رلم
وقتی آدما رو کم میکنم از زندگیم حالم بهتره
و درسمو میخونم
انگار شرطی شدم وقتی به کارام میرسم و درس میخونم حالم خوبه اما دلم میخواد نقاشی  هم کنم آبرنگ من میمیرم برای آبرنگ
برای درسای عمومیم ویدیو های شاهین فرانگو گوش میدم عالیه بی نهایت انسان هدفمند دلم میخواد واقعا نکاتشو به کار بگیرم نه از فردا از امروز میدونی با حرفاش یاد گذشته افتادم من خیلی تلاش کردم برای بودن برای همه چی
دوست واتپدم میگه همه انسان ها به یه نسبت زجر میکشن لایکلف الله نفسا الا وسعها هر کس به اندازه توانش زجر میکشه و در نهایت همه مساوی ان قهش گفتم پس توانم بالاست گفت اره برای همین باید درداتو مدال کنی بزنی ب سینه ات
وای نمیدونین چقدر تند مینویسم دستم درد گرفت پام یه حالی شد انگار آرام قرار نداره
وای یادم افتاد وقتی این دختره جنده خونمون بود نمیتونستم ارضا شم درست کمرم بد درد گرفته بود
میدونی پر حرفم دلم میخواد کلمات مثبت ب کار ببرم همان طور ک شاهین فرهنگ میگه میگه باید عبارت تاکیدی مثبت را بگی تا وقتی به نتیجه برسی و تکرار کنی میگه ضمیر نا خودآگاهمون همه چیزو میپذیره اما باید تکرارش کنی تا بره تو ضمیر خود آگاهت
آهنگ جدید تتلو رو داندود کردم نمیدونم چرا دیگه آهنگ هاش ب دلم نمیشینه بیشتر فرانسوی روسی عربی آلمانی ایتالیایی و انگلیسی گوش میدم
حرفای دوست واتپدمو توییت میکنم دوستش دارم انگار هم میشناسمش هم نه انگار به قول خودش تو یا حلقه زمانی با هم آشنا بودیم
برام وقس میده و من دیونه میشم از صداش
روز نو میشود و دیدار تو کهنه
منو یاد محدثه کتابخانه میندازه همون دختره ک خیلی آرام بود و من عاشق این بودم جلوش بشینم و درس بخونم بعد تو دانشگاه دیدم واو چی شده
فکر کنم باید خرما بخورم تا مینویسم یه جوری میشم یه عادت خوبی ک پیدا کردم اینه ک تا صبح آهنگ گوش میدم تا از حال برم و یه عادت بد اینه که لایو میبینم پویان مختاری تتلو ندا یاسی پر از یه مشت ترنس و گی و لز
میخوام کتاب بخونم نقاشی کنم شعر بخونم و اتاقمو تزئین کنم چند روزم هست تنها بیرون نرفتم من و دستکش و سیگارم و دلمو بزنم و هر کوچه و خیابونی را برم با پای خودم پیاده و نترسم
ناخن هامو کوتاه کردم
و یه چیز دیگه ک هست نمیدونم چرا ولی حال هیچ کسو ندارم باش چت کنم دوستام اصلا همش رو تختم حتی دیگه دعوا هم نمیکنم خیلی خلقم اومده پایین
با رلم و مرور خاطراتمون حالم خوبه و هانیه و هیچ کس دیگه نه هیچ کس دیگه نه
بیمکس میخوام
چقدر از بودن از روی هوس با دیگران متنفر شدم حس بدی بهم میده الخصوص با استاد چون چه بخوام چه نخوام زن داره و اینکه حس کنم یه مرد پیر .....
اه اه
جدیدا برای هیچ کس خیس نمیکنم
سیگارمو میخوام
آهنگ های دوست واتپدم فقط امروز درسامو خوندم کلاس آنلاین داشتم بچه ها رو به اعتراض تشویق کردم غر زدم به مامانم سر اینکه چرا دختر خالم اومده خونمون تو آینه غر زدم چقدر چاق شدم ۷۰ شدم فکر کنم
اگه بیشتر بشم رلم ولم میکنه
هی بگذریم
سوسیس خوردم خوشمزه
بازم آخر شب و الانم برم من میخوام واقلا خوب شم و بجنگم
بازم هم مارون ۵ همون آانگه که محمد باش عربده زد بازم گوشش میدم منم عربده زدم باش هزار بار گوشش کردم نفر بعدی کیه

تلاش آخرWhere stories live. Discover now