مهمونی به هیچ وجه برای جونگکوک دلچسب نبود . از اینکه بین چند تا زن و مرد با تفاوت نسلی و فکری زیاد بشینه و به حرف های مسخرشون راحع به جدیدترین مدل های مبلمان یا شاخص های فلان بورس گوش بده حالش به هم میخورد .
کلا صحبت کردن با محدوده ی افرادی که میشناخت براش دوست داشتنی تر بود .
کاش هوسوک بود تا حداقل میتونست پیش دوستش باشه . جین هم که رفته بود گوچان به خانواده ی پدریش سر بزنه . احتمالا تنها پسر بیچاره ای بود که کل تعطیلات رو با خانواده ی گرمش!! توی خونه گیر کرده بود .
توی این شرایط حوصله سر بر و ناخوشایند حتی صحبت کردن با اون محافظ هم میتونست بهتر از این باشه!!!
////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
جیمین توی اتاق مشترکش با یونگی نشسته بود و بالهاش رو مرتب میکرد . صبح کمی به خاطر بادهای شدیدی که میوزید تعادلش رو از دست داده بود و بالهاش به سنگ ها کشیده شده بود و الان نیاز به تمیز و مرتب شدن داشتن .
سرش گرم بود که تهیونگ در زد:
پارک ؟
جیمین به کارش ادامه میداد :
بیا تو تهیونگ
تهیونگ وارد اتاق شد و به جیمین نگاه کرد:
یونگ نیست؟
جیمیت با شنیدن کلمه ی یونگ که زیادی برای یه دونگسنگ صمیمیه چشم هاش رو چرخوند :
هیونگت نیست
-احتمالا منم لازم نیست بدونم کجاس
جلو تر اومد و روی تشک کنار جیمین نشست و به کاری که میکرد خیره شد
جیمین خیلی عادت نداشت وقتی بال هاش رو مرتب میکنه تهیونگ بهش خیره بشه پس به پسر کوچیکتر نگاه کرد :
چیزی شده؟
تهیونگ سرش رو تکون داد :
نه فقط حوصله ام سر رفته.......اومدم ازت یه چیزی بخوام
جیمین تعجب کرد :
چی ؟
میخام برم بیرون .
قبل از اینکه جیمین دهنش رو باز کنه دستش رو بالا اورد :
نیومدم اجازه بگیرم که . اومدم بگم میشه خودت یونگی...هیونگ رو داشته باشی؟؟؟واقعا نمیخوام داد و فریاد بشنوم
جیمین واقعا دوست نداشت یونگی دوباره از تهیونگ عصبی بشه برای همین دستش رو چند بار به بازوی ورزیده و جوهری تهیونگ زد :
بمون خونه ته....نامجون به زودی میرسه
-منم به خاطر نامجون هیونگ دارم میرم بیرون پارک. باید براش جشن بگیریم
YOU ARE READING
The Other One
Fanfictionدنیا جای عجیبیه بیشتر ما فکر میکنیم جهان اطرافمون رو به خوبی میشناسیم و چیزی نیست که از زیر نگاه های جستجوگر و کنحکاومون قسر در رفته باشه اما اینطوری نیست این کهکشان هنوز پره از ناشناخته ها.... ناشناخته هایی که بعضی هاشون خیلی خیلی به ما نزدیکن 💥 *...