31

499 99 20
                                    


جین لیوان دمنوش رو دست جیمین داد تهیونگ جوری بهم ریخته بود که جین و نامجون سمت دیگه ی اتاق
ایستاده بودن و جرعت نزدیک شدن بهش رو نداشتن جیمین لیوان رو سمت تهیونگ برد که حالا رنگ پریده
تر و بیحال تر بود کنارش نشست:تهیونگی آروم شدی؟

تهیونگ سرش رو آروم به دیوار پشت سرش زد:
نه دست خودم نیست اینکه نمیتونم حرکتشون بدم داره دیوونم میکنه

جیمین دستش رو روی پاهاش کشید:
میدونم سخته ولی میتونی تحمل کنی من کنارتم

تهیونگ چشماش رو بست:لعنتی دستت رو حس نمیکنم... هنوز دارم از درون میلرزم

جیمین غمگین زمزمه کرد:حق داری بیا حالا یکم از این بخور

که تهیونگ عصبی حرفش رو قطع کرد:
از وقتی بیدار شدم دارین از این به خوردم میدین الان داخلم پرشه با این دوتا پای فلج چیکار کنم مثل قبله که هی برم خالیش کنم آخه

نامجون گوشه ی اتاق دوباره به حرف اومد:
خودم پات میشم پسرم دسشویی هم میبرمت فقط تمیزکاریش دیگه با جیمین

جیمین:تهیونگ آروم باش دیگه هرچی بخوای من هستم

تهیونگ سر نامجون غر زد:
یااا گفتم انقدر سربه سرم نذارین

که جین خندید:خب یجوری گریه زاری راه انداختی هرچی میگفتم واسه اثر زهره از بین میره فلج نشدی خوب میشی انگار نه انگار اینا این جیمین بدبخت دستات رو گرفته بود که خودزنی نکنی

نامجون پق زد زیر خنده: راست میگه دیگه اصلا یاد قیافت میفتم حیفم میاد دستت نندازم...

جین حالت گریه به خودش گرفت و دستاش رو تو هوا تکون داد و ادای تهیونگ رو درآورد :من پاهام رو میخوام...پاهام...

که تهیونگ و جیمین باهم داد زدن :یااااا هیوونگ

تهیونگ غر زد:اصلا اون گوشه ام نباشین برین بیرون ...خودتون هم بودین سکته میزدین معلومه که ترسیدم

جیمین با خنده تهیونگ رو بغل کرد:راست میگه بس کنین دیگه انقدر اداش رو درنیارین منم اولش ترسیدم

نامجون:باشه بابا فقط خواستیم از اون حالت بیرون بیاریمت پسر

جین:تو بدنت قویه حداکثر دو روز دیگه اثر زهر میره سرپا میشی نگران نباش

جیمین لبش رو گزید:میگم حالا که تهیونگ حالش خوبه نمی خواین از یونگی و کوکی خبر بگیرین بنظرتون خیلی طول نکشیده

با گفتن این حرف همشون ساکت شدن و چیزی نگفتن میشه گفت یجورایی واسه مردن دیبا خوشحال بودن و این باعث میشد واسه رو به رو شدن با جونگ کوک عذاب وجدان داشته باشن

تهیونگ سکوت رو شکست: راست میگی من دیگه حالم خوبه ...میدونم نگران برادرتی از بین ما الان
هردوشون بیشتر از همه به تو نیاز دارن برو بهشون سربزن نامجون و جین کنارمن

True kingحيث تعيش القصص. اكتشف الآن