- text -

269 87 10
                                    

بارون که میاد خدا رو تصور میکنم که رو لبه دنیا نشسته و سیگار میکشه، پاهاش رو تکون میده و زیر لب یه آهنگ فرانسوی غمگین میخونه ، آدمها رو نگاه میکنه و سیگار میکشه ، منتظره ببینه که تا کجا قراره پیش برن.

تو تصوراتم خدا تنهاست، خیلی تنها ، پشتش یک لشکر از فرشته ها ایستادن که بهش عشق بورزن ، اما اون میخواد که انسان ها رو دوست داشته باشه و عشق بقیه رو پس میزنه. اما اینجا روی زمین کسی دنبال اون نیست ، مردم انقدر سرگرم روزمرگی شدن که یادشون میره سرشون رو بلند کنن و خدا رو ببینن که داره سیگار میکشه و آهنگش رو میخونه...

- تهیونگ

𝑫𝒊𝒗𝒊𝒏𝒊𝒕𝒚 𝒎𝒂𝒏𝒏𝒆𝒓 𝒐𝒇 𝑫𝒆𝒗𝒊𝒍 [𝒄𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅]Where stories live. Discover now