هاییی گایز
اول اینکه میخوام بگم ممنون بابت حمایت های قشنگتون و اینکه کاور هم ساختش کار خودمه😁
دوستون دارم... کامنت و ووت فراموش نشه.💜*************
€منظورتون چیه عوضی های بی عرضه؟
£متاسفم قربان اما انگار آب شده رفته تو زمین
€امکان نداره!!!
£اما قربان ما همه جا رو دنبالش گشتیم ، هیچ جا نیست
€از زیر سنگ هم که شده برام بیارینش!! من میخوامششش!! من کیم تهیونگو میخواااام!!!!
***************
_آقای جئون از اونجایی که من فهمیدم علاقه ی زیادی به رنگ مشکی داری نظرت چیه از این به بعد ذغال بخوری؟
+یااا تهیونگ اگه من ذغال بخورم ، سیاه میشم اونوقت بچمون به من میره پوستش رنگ ذغالی میگیره پس بهتره از خوردن ذغال خودداری کنم!
_آیییش اصلا معلوم هست چی میگی مگه من میتونم حامله بشم!!!
+شاید تونستی بیبی! میگن هیچ کاری نیست که انسان یه سر و دو گوش نتونه اونو انجام بده... نظرت چیه امتحانش کنیم؟
_چیو امتحان کنیم؟
+اینکهه ببینم میتونم بابا بشم یا نه دیگه!
تهیونگ با ناباوری به جونگ کوک خیره شده بود و دهنش باز مونده بود بعد از کمی بهت به خودش اومد و شروع کرد به دنبال کردن جونگ کوک.
_توی منحرف عتنر چطور جرئت میکنی جئون جونگ کوک؟ اصلا کی گفته که منم متقابلا دوستت دارم؟؟؟
هردوتاشون از شدت کمبود اکسیژن رو کاناپه افتادن.
+وقتی... که.... تو.... بوسه... هوففف... همکاری میکنی... یعنی... اینکه دوسم داری... آقای کیم ته
بعدشم... فک نکن ندیدمت وقتی تو مدرسه داشتی دیدم میزدی!_تنها چیزی که میتونم بگم اینه که خیلی بیشعوری!
+خودم میدونم!!
و لبخند خرگوشی ای زد.^ وات د هل؟ چیشده؟ چرا اینجوی نفس نفس میزنین ، انگار تا الان پنج راند رفتین!
_بفرما! یکی از یکی بدتر!!!
+اتفاقا تو فکرش بودم دونسونگا...
تهیونگ ادای گریه کردن در آورد :
_توروخدا بسه! خیلی منحرفین!!!/کییی جرئتتت کرده بچه ی منو اذیت کنه هوم؟ کدومتون؟؟ لیسای عنتر؟ خرگوش بد ذات؟؟
^اوممم ببری کوچولو یه چیزی راجب رز بهت بگم... به قیافه ی آرومش نگاه نکن یه پا قلدره
_مث هوسوک هیونگ
+توکه هنوز یه هفته س باهاش آشنا شدی!!!
_محض اطلاعت بگم جئون شی من زود با آدما ارتباط میگیرم.
YOU ARE READING
▪︎DARK SMILE▪︎
Fanfictionلبخند تاریک [Completed] کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی: نامجین_جنلیسا_یونمین ژانر :مدرسه ای _رمنس _اسمات_فان خلاصه داستان : تهیونگ از بچگی تا حالا خیلی درد کشیده بود تا اینکه وقتی به دانشگاه میره و با فهمیدن راز جونگ کوک ، همه چیز تغییر میکنه و زندگیش...