سلاممممممم ببینین کی برگشتهههه😌👋🏻
بعد از دوماه؟ دوماه شد دیگه نه؟😅😂
آره...دارم آپ میکنم...پارت های بعدشم زودی مینویسم فعلا این پارت رو با آهنگ ainse bas la vida از ایندیلا بخونیییننن تا من پارت های بعدیشم بنویسم...آره دیگه...همین... :>
.
.
.
.
.+هی گایز...باید وسایلا رو جمع کنیم و بریم دنبال تهیونگ. اسلحه ها و ایرپاد هاتونو بر دارید...باید هممون باهم هماهنگی داشته باشیم...به کمک جنی تونستیم رد ته رو بزنیم و الان فقط باید اقدام بکنیم.
÷اوکیه فقط یه چیزی...چند نفر باید بیان؟
+همتون میاین ولی فقط من میرم داخل ساختمون اصلی...شما اونجا حواستونو جمع میکنید تا نگهبان یا هر کوفت دیگه ای نیاد تو...
^ خب بچه ها وسایل هارو جمع کردم هر کدوممون فقط یه اسلحه و ایرپاد نیاز داریم...نباید زیاد وسیله حمل کنیم.
بعد از حرف زدن و برنامه ریزی کردن بالاخره راه افتادن و سوار ماشین شدن.
در طول راه..اعضا متوجه این شدن که هرچی به ساختمون دارک وب نزدیک میشن ، اونجاها مخروبه تر و خالی از هرگونه انسان میشه...
= فک کنم باید به هوسوکی زنگ بزنم...ببینم باید چیکار کنیم!
جنی به هوسوک زنگ زد و ازش راه چاره خواست...هیچ کدوم نمیدونستن که باید چیکار کنن
$ خب...ببینین بچه ها...جلوی در دوتا نگهبان وایمیسته و هر کدوم از کسایی که توی دارک وب کار میکنن...اثر انگشتشون ثبت شده و شماها عملا نمیتونین خیلی شیک وارد ساختمون بشید...
صدا روی اسپیکر بود و همه ی اعضا داشتن با دقت گوش میدادن.
$ پس شما باید از راه مخفی وارد بشین...پشت ساختمون یه راه فاضلاب هست که خیلی بزرگه و عملا سه تاتون باهم توش جا میشین...پس لطفا فقط یکیتون وارد بشه.
^اما برای اون یه نفر خطرناک نیست؟
$ خب...ببینید من اونجا چند نفرو دارم که کمکتون میکنن...پس نگران این قضیه نباشین...
همگی نفس راحتی کشیدن
$ خب دیگه...جونگ کوک لطفا ایرپادت رو بزاد تو گوشت و حواست به من باشه خب؟ ممکنه اونجا یسری صحنه هایی ببینی ولی اوکیه خب؟ اصلا نگران باش و اعتماد به نفست رو از دست نده...باید حسابی محکم باشی استاد!
جونگ کوک خنده ای کرد و دستش رو پشت گردنش کشید.
+ اوکیه هوسوکی...نگران نباش...انجامش میدم.
جونگ کوک بالاخره بعد از توصیه های هوسوک تونست با هزار بدبختی هم که شده وارد ساختمون بشه.
" فلش بک "
+عااایییش اینجا چرا انقد خیسه؟؟؟
$ غر نزن سابونیم ( استاد به کره ای) این تنها راهته
![](https://img.wattpad.com/cover/271541996-288-k157780.jpg)
YOU ARE READING
▪︎DARK SMILE▪︎
Fanfictionلبخند تاریک [Completed] کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی: نامجین_جنلیسا_یونمین ژانر :مدرسه ای _رمنس _اسمات_فان خلاصه داستان : تهیونگ از بچگی تا حالا خیلی درد کشیده بود تا اینکه وقتی به دانشگاه میره و با فهمیدن راز جونگ کوک ، همه چیز تغییر میکنه و زندگیش...