part (2)

3K 401 11
                                    

های گایز
اینم پارت دوم🥰
با ووت دادن به من ، منو خوشحا کنین کیوتا😚
لطفا سایلنت نباشین😐💜

*****

با پاشیده شدن آبی روی صورتش به هوش اومد...
وقتی چشاشو باز کرد ، پدرش با لبخند ترستانی رو به روش وایستاده بود...

#هایی گود بوی... میبینم که با پای خودت افتادی تو دام من!!

تهیونگ خواست داد بکشه که متوجه دهن و دست و پای بسته ش شد.

#خیلی خب تهیونگ عزیزم ( مردک تخمی😐) اکیپ Dark smile اینجا هستند تا با من قمار کنند و من خوشبختانه یا متاسفانه سر تو شرط بستم عزیزدلم

تهیونگ با ترس و نگرانی به پدرش که انگار نه انگار پدرشه نگاه کرد

#اوووه نگران نباش پسرم زود تموم میشه...

با شنیدن واژه ی "پسرم" اخم غلیظی روی ابروهاش شکل گرفت...

+خب آقای کیم شروع نمیکنید؟ من زیاد وقت ندارم

#همین الان آقای جئون

*****

#چییی؟؟؟ امکان نداره!!!! من کلی رو اون پول حساب کرده بودم!!!!!

+هه مشکل خودتونه آقای کیم! حالا با توجه به شرطمون تهیونگ دیگه مال منه!

#متاسفم پسرم اما من باختم... بهت خوش بگذره
و چشمک مزخرفی زد.

*****

تهیونگ توی کل راه ساکت بود اما تا به یک خونه ی بزرگ و دارک رسیدن ترس و وحشت تمام وجودشو فرا گرفت...

با همراهی چند خدمتکار به یک اتاق رسیدن . خدمتکار در زد و پرسید:

^ارباب ، آقای کیم تهیونگ تشریف آوردند ، بیان داخل؟

صدای تقریبا بمی جواب داد :

+ بیارینش تو

تهیونگ با ترس و لرز داخل اتاق رفت. اتاق انقدر مشکی و دارک بود که بیشتر شبیه قبرستون بود تا اتاق!!

+زود باشید برید بیرون کاریتون ندارم

خدمتکار ها با عجله به بیرون فرار کردند و جونگ کوک که ماسکی زده بود و کلاهی پوشیده بود که نصف صورتش رو پوشونده بود ، عملا چیزی از صورتش معلوم نبود.

+خب کیم تهیونگ... حالا من موندم و تو...
و پوزخند ترسناکی زد.

*****

اینم 300 تا ورد تقدیم شما :)

فک کنم دیگه فمیدین که اکیپ Dark smile کیا هستن ن؟

ووت یادتون نره کیوتا
بای تا پارت بعدی💜💜💜

▪︎DARK SMILE▪︎Where stories live. Discover now