part (6)

2.4K 286 4
                                    

هایی
چطوین
خب اومدم یه پارت آپ کنم😁

*****

+هیونگ به نظر میاد خیلی بچه باشه... چون... نمیدونم... هنوزم دودلم

٪جین همه ی اطلاعاتشو در آورده ، خودت که میدونی جین مورد اعتماد ترین شخصه

+دستت درد نکنه دیگه هیونگ

÷هوی بچه وقتی نامی میگه که من مورد اعتماد ترین شخصم یعنی هستم... دیگه هم رو حرف هیونگات حرف نزن... اینم پرونده ی کیم تهیونگ...
کل زندگیشو در آوردم دیگه. چی از جون این بیچاره میخواین؟

نامجون لبخند چال داری زد و گفت :

٪جینی ما قراره تهیونگ رو به عنوان عضو جدید اکیپمون معرفی کنیم اما نه به این زودی... باید اول به سمت خودمون بکشونیمش ، و خب در غیر این صورت آقای چوی هویت هامونو لو میده. ما تنها گروهی هستیم که شیش نفریم. باید هر چه زودتر عضو هفتم رو اضافه کنیم

÷حالا چرا تهیونگ؟

+دستور آقای چوی عه

÷اوممم... اوکی

******

+خب بچه ها امسال ما المپیاد موتور سواری داریم که خب میشه گفت خیلی هیجان انگیزه... برای لیگ امسال چهار تا داوطلب میخوام.
کیا دوست دارن که توی این مسابقه ی هیجان انگیز شرکت کنن؟

جنی دستشو برد بالا و دست تهیونگ رو هم بالا گرفت.
تهیونگ با تعجب بهش نگاه کرد :

_چیکار میکنی؟

=ته اینطوری خیلی خوب میشه ، میتونی موتور سواری یاد بگیری و لذت واقعی زندگی رو تجربه کنی و با ذوق خندید

=ته اینطوری خیلی خوب میشه ، میتونی موتور سواری یاد بگیری و لذت واقعی زندگی رو تجربه کنی و با ذوق خندید

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

تهیونگ هم که بدش نمیومد موتور سواری کنه ، دستشو بالا گرفت.

+دوتا داوطلب اول ، کیم تهیونگ و جنی کیم... بقیه؟ دو نفر دیگه لازم دارم

جیسو و هوسوک هم که دیدن دوستاشون دارن شرکت میکنن ، اون دوتا هم دستاشونو بالا بردن

+خیل خب... ظرفیت تکمیل شد ، اما فقط یه نفر برای فینال میره از بین شما چهار نفر : جنی کیم ، جیسو کیم ، جانگ هوسوک و کیم تهیونگ

تهیونگ به مربی جذابش نگاه کرد ، زیادی خوشتیپ نبود؟
و... خب... با اون صداش
نگاهاش...
لبخنداش...
اخماش...
همه چیزش جذاب بود
مخصوصا تتو های روی دستش...
(اینا حرفای خودمم بود البته😂)
تهیونگ یهو به خودش اومد که دید دقیقا تو چشمای استاد جئون زل زده
بعد به صورت پوکری تو ذهنش گفت :

" این چه چرندیاتی بود که بافتم دقیقا؟؟ اگه دوست دختر داشته باشه چی؟؟ اگه کلا گی نباشه چی؟؟ "

دوباره به خودش اومد ، دید بازم داره چرت میگه

تو دلش گفت : رسما خل شدم
و با جنی و هوسوک و جیسو از کلاس بیرون رفت

جونگ کوک با پوزخندی که رو لبش بود زمزمه کرد :

+دیگه رسما داری تو دامم میوفتی بیبی بوی!

******

تا الان چطور بود؟😁

میدونم کم بود ولی به بزرگواری خدتون ببخشین😂
دستم شکست😐😂
اولین فیکمه... زیاد بم سخت نگیرین🥺😂💜
بوز💜💛💚💙💖❤🧡🖤

▪︎DARK SMILE▪︎Where stories live. Discover now