های گایز...لی لی برگشته😃
خب ولی لی لی شرط داره😊
از اونجایی که پارت قبلی 51 ویو داشت اما فقط 18 تا ووت...خب من تصمیم گرفتم که شرط ووت بذارم.
اگه ووت های این پارت به 30 تا و کامنت هاش به 15 تا برسه پارت 20 رو آپ میکنم...خب...زیاد حرف زدم دیگه...بریم برا پارت نوزدهههه**************
"دینگ دانگ"
_هووورررااااا بکهیون هیوووونگگگگگگ
+کی؟
تهیونگ با باز کردن در ، پرید بغل شخص پشت در...
_سلام مارشمالو هیونگ
بکهیون : سلام تایگر دونسونگی
هر دوتاشون به هم لبخند زدن و محکم تر همدیگه رو بغل کردن.
+تهیونگ ک...اوه چانبک! خوش اومدین
بکهیون : یاااا هیونگ! چن بار گفتم ما رو چانبک صدا نکنننن
چانیول : مگه چانبک نیستیم بیبی؟
بکهیون هوف کلافه ای کشید : چرا هستیم ولی من بکهیونم! بیون بکهیون!
چانیول : نچ نچ...پارک بکهیون بیشتر بهت میاد!
تهیونگ داشت با چشمایی قلبی به زوج روبه روش نگاه می کرد که یهو نگاهش ، رنگ شیطنت گرفت.
_هیونگ آوردیش دیگه نه؟
بکهیون چشمکی به تهیونگ زد و به کوله پشتی رو کولش اشاره کرد.
تهیونگ با ذوق چشاشو بست و پاهاشو زمین کوبید و با صدای آرومی لب زد :_یس! همینه!
و اینجا چانکوک بودن که داشتن تهیونگ و بکهیون رو مشکوک نگاه میکردن...
تهیونگ و بکهیون ، سمت حال رفتن و بکهیون ، لوازم توی کوله ش رو در آورد.
دوتا اسپیکر سی سانتی مشکی...یه میکروفن طلایی و یه میکروفن نقره ای...دیسک آهنگ...نور پرداز ( از این توپک هایی که نور های رنگی رنگی میدن اسمشونو نمیدونم😂دیسکو؟😂خلاصه ازونا😂)
بکهیون ، دیسک رو توی سی دی پلیر گذاشت و دیسکو رو به سقف ، آویزون کرد.
از اون طرف چان و کوک به سمت حال ، یا همون جایی که بک و ته بودن، اومدن و با بیبیاشون مواجه شدن که دارن آهنگ انتخاب میکنن...
_انگلیسی یا کره ای؟
بکهیون : عاممم...انگلیسی چطوره؟
_خوبه...
چانیول : کارائوکه؟؟
_یسسس
+واو...شماها از قبل برنامه داشتین؟
بکهیون : آره هیونگ...قبل از تهیونگ ، همه هم تو اکیپ شما هم تو اکیپ ما ضد حال بودن اما الان تهیونگ انگار نیمه ی دیگه ی منه...
YOU ARE READING
▪︎DARK SMILE▪︎
Fanfictionلبخند تاریک [Completed] کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی: نامجین_جنلیسا_یونمین ژانر :مدرسه ای _رمنس _اسمات_فان خلاصه داستان : تهیونگ از بچگی تا حالا خیلی درد کشیده بود تا اینکه وقتی به دانشگاه میره و با فهمیدن راز جونگ کوک ، همه چیز تغییر میکنه و زندگیش...