20

1.7K 108 3
                                    

بعد مهمونی پسرا رفتن خونه خودشون و قرار بود من و

ته فردا بریم عمارت روی تخت نشسته بودم حرفای پسرا

خیلی تو ذهنم بود باید رابطمو با ته جدی تر میکردم اما

نمیدونستم از کجا شروع کردم

یه نفس عمیق کشیدم و به سمت حمام رفتم بعد یه

دوش کوتاه موهامو خشک کردم و لوسیون توت‌فرنگیم

و زدم به بدنم از توی کمد لباس خواب صورتیمو دراوردم

پوشیدم و روبدوشامبر صورتی رو روش پوشیدم و به

سمت اتاق ته حرکت کردم از هیجان صدای قلبم تو

دهنم میومد یه نفس عمیق کشیدم و در زدم

با صداش اروم درو باز کردم و وارد شدم دیگه

نمیتونستم پاپس بکشم دیگه باید تا اخرشو برم ته

پشتش به من بود یه نفس عمیق کشیدم و رفتم جلو تر.

برگشت _اوه هانی تویی فکر‌کردم پسرا هستن کاری

داشتی؟؟

بدون حرف بدن روبدوشامبر رو کشیدم و از تنم درش

اوردم به سمت ته حرکت کردم بهم خیره شده بود معلوم

شکه بود روبه روش وایسادم تقریبا چسبیده بودم بهش

دستشو گذاشت روی چونه ام و سرمو گرفت بالا و لباشو

گذاشت روی لبم و کیسمون شروع شد بغلم کرد و

گذاشتم روی تخت از گردنم تا چاک سینم و کیس مارک

گذاشت صدای بوسمون کل اتاق رو گرفته بود دستمو

گذاشتم پایین تیشرتش و از تنش دراوردم اونم متقابلاً

لباسمو از تنم کند و فقط با یه شرت جلوش بودم

دستاش سینمو قاب گرفت لباشو روی سینم گذاشت و

با زبونش نوک سینمو به بازی گرفت لبامو گاز میگرفتم

تا صدای نالم در نیاد

_اوهه بیبی گرل واسه ددی ناله کن

و دستشو برد سمت شرتم و از پام درش اورد و شلوار و

باکسر خودشو دراورد با دیدن دیک بزرگش هین بلندی

کشیدم که اون پوزخند زد سرشو برد بین پام و رونم و

بوسید تا دهنش روی پوسیم قرار گرفت با حرکت لب و

زبونش نالم بلند شد

دیکشو کشید روی پوسیم

+ت..ته میترسم اروم انجامش بده

_قول میدم

دیکشو روی ورودیم گذاشت با یه حرکت کل دیکشو وارد

کرد و جیغمو و با لباش خفه کرد چند مین توم بود بعد

شروع کرد به حرکت کرد و بعد چند لحظه دردش تبدیل

به لذت شدم نزدیک به کامم بود

+اهههه ددی من دارم میام

و دوتامون باهم کام کردیم و منو کشید روی بغلش روی

موهامو بوسید و گفت_ عاشقتم فرشته کوچولوم

+منم عاشقتم ددی خشنم

تک خنده ای کرد و همینطور که دلمو ماساژ میداد

خوابم برد.....

gameWhere stories live. Discover now