محض آشنایی با ویتو، داستان و کرکترا

860 78 6
                                    

هایییییی
هیوا اینجاست تا قصه بعدیش رو باهاتون درمیون بزاره..
ایده و ذهنیت من نسبت به این کار فقط از یه فن‌آرت و داستان کوتاهش شروع شد اما بعدش طوری فکرم رو مشغول کرد تا درنهایت بیام و تبدیل به یه داستان قوی و بلند بکنمش.
قصه‌ی من به نام ویتو " Vito " به زبان ایتالیاییه و به معنی زندگی هستش. 
داستان توی قرن 19 میلادی و حدود نزدیک به 200 سال پیش جریان داره که البته به معنای هنری بودنش نیست ( از اونجایی که هیچ پیشینه‌ای نسبت به هنر و ریشه‌ش ندارم ) و من فقط قراره یک داستان با ادبیات معمولی بهتون تحویل بدم که البته بهترین خودم رو بابت اینکه دوستش داشته باشید گزاشتم!!

بریم که یه ویو از کرکترها و خود داستان داشته باشیم:

بریم که یه ویو از کرکترها و خود داستان داشته باشیم:

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

تهیونگ با نام ایتالیایی " مورا "

خواهرخوانده مورا به نام " لونا "

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

خواهرخوانده مورا به نام " لونا "

خواهرخوانده مورا به نام " لونا "

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

اربابت امارت با نام " رائول "

قصه به " مورا " یا همون تهیونگی برمیگرده که سال‌هاست توی امارات اربابش در رم ایتالیا به عنوان.. فعلا قرار نیست بدونیم با چه هویتی، زندگی میکنه و با فهمیدن اینکه قراره " لونا " خواهرخونده‌ کوچیکش، توسط اربابش رائول، به شخصی فروخته بشه تحت‌تاثیر قرار میگیره و بابت اینکه مادر اون دختربچه که به عنوان مستخدم سال‌های زیادی رو توی اون خونه زندگی میکرده ازش قول گرفته بوده تا اون پسر هوای دخترش رو داشته باشه، همین باعث میشه تا تهیونگ دست به کاری بزنه که قراره در پایان براش گرون تموم بشه!! 

 فعلا قرار نیست بدونیم با چه هویتی، زندگی میکنه و با فهمیدن اینکه قراره " لونا " خواهرخونده‌ کوچیکش، توسط اربابش رائول، به شخصی فروخته بشه تحت‌تاثیر قرار میگیره و بابت اینکه مادر اون دختربچه که به عنوان مستخدم سال‌های زیادی رو توی اون خونه زندگی م...

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

جونگکوک با نام ایتالیایی " مارکو "

دوست و همراه کوچولوی مارکو " دانته "

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

دوست و همراه کوچولوی مارکو " دانته "

اینم از لوکیشنی که خیلی باهاش کار داریم، قراره خیلی از وقتمون رو توش بگذرونیم و شاهد آشنایی‌ها، غم، عصبانیت، نفرت و عشق باشه؛ این خونه‌ی جونگکوکه و اون رو کاوالو به معنای رخش صدا میکنه

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

اینم از لوکیشنی که خیلی باهاش کار داریم، قراره خیلی از وقتمون رو توش بگذرونیم و شاهد آشنایی‌ها، غم، عصبانیت، نفرت و عشق باشه؛ این خونه‌ی جونگکوکه و اون رو کاوالو به معنای رخش صدا میکنه...

و البته ساید دیگه‌ی داستان... 
ما " مارکو " یا جونگکوکی رو داریم که از کودکی با پدرش به ایتالیا اومده تا بتونه کار کنه و زندگی خودش رو بسازه و حالا تو دهه سوم زندگیش تبدیل به کاپیتان کشتی شده که همراه دوست کوچیکش " دانته " درحال سفر به کشورهای زیادیه و هدف‌های بزرگی داره، اما چی میشه که تو یه‌روز به پسری برخورد میکنه که با توجه به دیدار عجیب و بد اولیه‌شون، ازش خواسته‌ای داره و جونگکوک نمیتونه هیچکاری جز قبول کردنش انجام بده و از خطرهایی که ممکنه با اون دچارش بشه کاملا بی‌خبره اما... 




راجب گذشته‌های کرکترها و بقیه موضوعات هم توی خود داستان صحبت خواهیم کرد و به مرور باهاشون آشنا خواهیم شد. 
امیدوارم تا اینجا بهش علاقه پیدا کرده باشید و توجه‌تون رو جلب کرده باشه...
نظرات، سوالات و یا هرچیز دیگه‌ای که دوست دارید راجبش بگید رو توی کامنت‌ها باهام درمیون بزارید
مرسی از شما خوشگلای و مهربون
دوست خوبتون، هیوا-

Vito Where stories live. Discover now