‹ کربستوفر بنگ چان پاسور تیم بسکتبالِ دانشگاه و لی لینو دانشجوی ممتازِ سال سومی. هردو دانشجوهای برتر دانشگاه و علاقه مند به بسکتبال هستن. علاقهی لینو وقتی برای بار دوم استارت خورد که توی محوطهی خوابگاه پسری رو دید که تمرین میکرد و بعد از مدتی فهمید کسی که اون روز دیده پاسور تیمه. لینو اگه مجبور به کنار گذاشتن بسکتبال نمیشد حالا میتونست کنارِ چان توی تیم باشه!
: فقط یکم کمکم کن، انقدر برات سخته؟
اگه لینو متوجه میشد که چه حسی بهش داره و با این همه نزدیکی، کنترل کردن خودش چقدر سخته، قطعا خودش عقب مینشست اما چان نمیدونست که لینو هم برای اروم کردن قلبش میخواد نزدیکش باشه. ›
YOU ARE READING
𝗙𝗮𝗶𝗿𝗹𝘆 𝗙𝗶𝗰𝗹𝘆「𝖢𝗁𝖺𝗇𝖧𝗈」
Fanfictionیه خونهی کوچیک و گرم برای چانهو شیپرا با نوشته و ژانرهای متفاوت(◍•ᴗ•◍) ﹙خوشحال میشم ووت بدید/ کامنت بزارید/ اد کنید توی ریدینگ لیستهای قشنگتون﹚ درباره اسم این بوک بگم که چون نوشتهها نه اونقدر طولانی هستن که جزو سناریو باشن و نه خیلی کوتاه، تصمیم...