༴𝗔𝗺𝗼𝗿𝗹𝗮𝗯𝘆𝗿𝗶𝗻𝘁𝗵𝗼𝘀

217 25 26
                                    

‹ کریستوفر بنگِ ۲۸ساله، مدتی میشه که رئیس بیمارستان معروف ریونگ شده. درواقع ریاست این بیمارستان رو به هیچ عنوان قرار نبود که به همچین مردِ بیخیال و خوشگذرانی تقدیم کنن اما کریس ثابت کرد که کافیه بخواد و اونموقع‌ست که هر چیزی رو می‌تونه داشته باشه و لایق اینکه رئیس اونجا باشه هست.

لی مینهو با ۲۵سال سن جوانترین پزشک و جراحه که توی بیمارستان ریونگ مشغول به کاره. درسته که سن زیادی نداره اما تجربه‌های خوبی توی حوزه‌ی کاریش(؟!) داره. توی تک تک کارهایی که به شغلش مربوط میشه ماهره و اعتماد بنفس بالایی داره و خودش همیشه میگه که این بخاطر کارهای عملی بودن که مثل بقیه از زیرشون در نرفته. اگه مشغله‌های کاریش نبودن به طور قطع هرشب توی یکی از بارهای شهر بود.

روتین زندگی هردو نفر کاملا درست پیش میره، هرچند این بین اتفاقاتی هم رخ میده اما به خوبی می‌تونن کنترلش کنن.
همه چیز کاملا مرتب و سر جای خودشه اما فقط یه اشتباه باعث میشه هردوی اونها وارد مسیری بشن که بنظر میاد غلط باشه. هیچکدومشون تا به حال توی همچین شرایط و موقعیتی قرار نگرفته بودن، نمی‌دونن که باید چکاری انجام بدن و چه رفتاری داشته باشن اما با این‌وجود ترجیح می‌دن به جو عجیب و غریبی که بینشون ایجاد شده اعتماد کنن، با جریان پیش بیان و اونقدرا هم سخت نگیرن. مثل یه بازی و سرگرمی بهش نگاه کنن ولی انتهای این داستان، هنوزم همه چیز مثل یه سرگرمیِ موقت میمونه؟

: بهتره صدات رو توی گلوت خفه کنی قبل از اینکه کسی بیاد و اینطور ببینتت!


: بهتره صدات رو توی گلوت خفه کنی قبل از اینکه کسی بیاد و اینطور ببینتت! ›‌‌‌

Ops! Esta imagem não segue nossas diretrizes de conteúdo. Para continuar a publicação, tente removê-la ou carregar outra.

𝐚𝐦𝐨𝐫𝐥𝐚𝐛𝐲𝐫𝐢𝐧𝐭𝐡𝐨𝐬
پیچ و خم پیچیده عواطف و احساسات مرتبط با عشق.

*میدونم که من خیلی دیر به دیر آپ میکنم ولی احساس میکنم شماهم این بوک رو دیگه دوست ندارید:)

𝗙𝗮𝗶𝗿𝗹𝘆 𝗙𝗶𝗰𝗹𝘆「𝖢𝗁𝖺𝗇𝖧𝗈」Onde histórias criam vida. Descubra agora