‹ بنگ چان یه دیجی رادیوییه. مردی که به تازگی وارد دهه سوم زندگیش شده و بین نوجوونا خیلی محبوبه.
لی مینهو پسری که هنوز وارد دهه دوم زندگیش هم نشده، خیلی کلهشق و رک!بعد از مدتی گوش دادن به رادیو؛ بنگ چان به فرد مورد علاقش تبدیل میشه و یکبار که یه کوچولو مسته؛ روی ظبط برنامه، شروع میکنه به لاس زدن باهاش و همه چیز رو براش میگه که این شامل اعتراف به احساساتش به دیجی رادیو هم هست. اینطور نیست که مینهو با هرکی که از راه رسید لاس بزنه ولی اون مرد بیش از حد توجهش رو جلب کرده بود!
: ما میتونیم از پسش بربیایم، مگه نه بنگ؟ ›
YOU ARE READING
𝗙𝗮𝗶𝗿𝗹𝘆 𝗙𝗶𝗰𝗹𝘆「𝖢𝗁𝖺𝗇𝖧𝗈」
Fanfictionیه خونهی کوچیک و گرم برای چانهو شیپرا با نوشته و ژانرهای متفاوت(◍•ᴗ•◍) ﹙خوشحال میشم ووت بدید/ کامنت بزارید/ اد کنید توی ریدینگ لیستهای قشنگتون﹚ درباره اسم این بوک بگم که چون نوشتهها نه اونقدر طولانی هستن که جزو سناریو باشن و نه خیلی کوتاه، تصمیم...