༴𝗢𝗶𝗿𝗶𝘂𝗶𝗻𝘆 𝗱𝗮 𝗰𝗵𝗲𝗶𝗹𝗲

135 29 43
                                    

‹ لی مینهو با اسم مستعار لینو که پرطرفدارترین دنسر تیک‌تاکه با کمپانیی که بنگ چان به عنوان پرودویسر کار می‌کنه، برای اینکه مدتی بک آپ دنسر تیم باشه قرار داد میبنده. کسی تا به حال چهره‌ی لینو رو ندیده و فقط چند نفر هستن که از هویت واقعیش خبر دارن. اومدنش به کمپانی باعث میشه همه‌ی کارآموزها و استف‌ها برای دیدنِ پسری که چهره‌ی ایدل ها رو داره پشتِ اتاقِ تمرین ساعت ها به انتظار بشینن و هر کاری برای جلب توجهش انجام بدن.
این بین کریستوفر و دوست‌هاش هم برای دیدنِ کسی که این روزها اسمش رو گوشه و کنارِ کمپانی میشنون کنجکاون و بالاخره از طریق هیونجین که دوست مشترکشونه باهم آشنا میشن. دیدارهای متعددی که هر دو گروه باهم دارن باعث میشه که کم کم بهم علاقه مند بشن. اون دو نفر واقعا می‌خوان که بهم نزدیکتر بشن چون تایپ ایده‌ال همدیگه هستن ولی نمیدونن باید چطور و از کجا شروع کنن پس فکر رابطه باهم رو از سرشون بیرون می‌کنن اما دوست‌هاشون اونجان که اجازه‌ی فاصله گرفتن از هم رو ندن و اونا رو تا حدی بهم نزدیک کنن که لب‌هاشون همدیگه رو لمس کنه و شب‌ها در آغوش هم به ارامش برسن.

: این چیزیه که تو می‌خوای؟
: من می‌خوام همه بدونن که ما متعلق به همدیگه‌ایم چانی.


oiriúint dá chéile  /  متعلق به همدیگه، برای همدیگه

Ups! Gambar ini tidak mengikuti Pedoman Konten kami. Untuk melanjutkan publikasi, hapuslah gambar ini atau unggah gambar lain.


oiriúint dá chéile  /  متعلق به همدیگه، برای همدیگه

*خب این انسان بدقول کامبک داد بالاخره. ببخشید:( از این به بعد به موقع آپ میکنم و البته خوشحال میشم نظراتتون و یا حتی سناریوهاتون رو هم بدونم. *قلب سفید

𝗙𝗮𝗶𝗿𝗹𝘆 𝗙𝗶𝗰𝗹𝘆「𝖢𝗁𝖺𝗇𝖧𝗈」Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang