༴𝗢𝗱𝗻𝗼𝗹𝗶𝘂𝗯

127 30 21
                                    

‹ لی مینهو بازیکن تیم بیسبال و بنگ چان مدیرعامل یه شرکت بازی‌های ویدیویی، بنظر بهترین دوستای همدیگه هستن!
یکبار خیلی ناگهانی مینهو و دوستاش تصمیم می‌گیرن چان رو به قرارهای از پیش تعیین شده بفرستن _چون فقط چان و مینهو بینشون تنها هستن و پارتنری ندارن_ اما برای چان اهمیتی نداره و هر بار به روشی اونا رو رد می‌کنه؛ برای اینکه چشم‌هاش فقط کسی که بهش علاقه داره رو می‌بینن!
از طرفی مینهو هر بار اینکار رو انجام میده با وجود اینکه راضی نیست! چون چان برای مینهو همون خونه‌ی گرم و امنیِ که نمی‌خواد حتی ثانیه‌ای ازش دور باشه، دوست نداره اون مرد رو با کسی شریک بشه. چان، عشق و محبتی که بهش داره رو فقط برای خودش می‌خواد. چان همیشه حواسش به مینهو هست و برای تشویق و حمایت کردن از دوستی که حسی فراتر از واژه "دوست بچگی" بهش داره اونجاست ولی کم کم مینهو متوجه تغییر کردن چان و دوری کردن ازشون میشه‌. میفهمه که چان حسی فراتر از دوست بهش داره ولی مینهو نمیدونه حالا با پی بردن به حس دو طرفه‌شون باید چطور رفتار کنه.

: اومدی؟ فکر می‌کردم نمیای.
: برای تو، من همیشه اینجام. دلیلی برای نیومدن نداشتم.


odnoliubکسی که انقدر یه نفر رو دوست داره که بقیه آدما اصلا به چشمش نمیان!

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

odnoliub
کسی که انقدر یه نفر رو دوست داره که بقیه آدما اصلا به چشمش نمیان!

𝗙𝗮𝗶𝗿𝗹𝘆 𝗙𝗶𝗰𝗹𝘆「𝖢𝗁𝖺𝗇𝖧𝗈」Where stories live. Discover now