کریستوفر بنگ چانِ بیست و شش ساله، هرکاری برای اینکه زندگیش رو بچرخونه انجام میده اما با یه سهل انگاری و بخاطر آینده نگری تمام زندگیش رو از دستش میده.
لی مینهوی بیست و پنج ساله، شرورترین و پرسروصدا ترین خبرنگارِ این حرفهست. همیشه خبرهای داغی آماده میکنه و توییترش برای آپلود کردنِ رسواییها امادهست.به چان یه شانس داده میشه و زمانی که میخواد با فرصت دوبارهای که بدست اورده زندگیش رو مرتب کنه، مشکلات دونه به دونه شروع میشن و راهشون رو توی زندگیش پیدا میکنن؛ حتی فرد جدیدی هم وارد کتابِ زندگیش میشه. کسی که چان حتی بیشتر از چشمهاش به اون اعتماد داره و حتی حاضره نفسهاش رو هم به اون ببخشه.
از طرفی چی میشه اگه سوژهی اینبارِ مینهو، مشهورترین مدلِ کمپانی لوران باشه که برخلاف شغلش و حتی تکفراتی که مینهو دربارهاش داره، زندگی عجیبی رو سپری میکنه.: کسی که باعث این خرابی شده، خودش هم تنها کسیه که میتونه درستش کنه.
Henko:
یه تغییر دگرگون کننده که از اون، امکان بازگشت به حالت اولیه وجود نداره.... ... ... ... ... ... ... ...
سلاااام یه خبر دارم براتون
این داستان یه ایوعه. وقتی شروع به آپ کنم اینجا بهتون خبر میدم^^ میتونید توی این چنل جوین بشید💋
https://t.me/dimpleCB97
YOU ARE READING
𝗙𝗮𝗶𝗿𝗹𝘆 𝗙𝗶𝗰𝗹𝘆「𝖢𝗁𝖺𝗇𝖧𝗈」
Fanfictionیه خونهی کوچیک و گرم برای چانهو شیپرا با نوشته و ژانرهای متفاوت(◍•ᴗ•◍) ﹙خوشحال میشم ووت بدید/ کامنت بزارید/ اد کنید توی ریدینگ لیستهای قشنگتون﹚ درباره اسم این بوک بگم که چون نوشتهها نه اونقدر طولانی هستن که جزو سناریو باشن و نه خیلی کوتاه، تصمیم...