༴Cậu là mặt trời của tôi

231 19 7
                                    

‹ کریستوفر بنگ چان رئیس شرکت خودروسازیِ W با لی مینهو که یه هنرمنده، حساسه و روحیات لطیفی داره آشنا میشه.
چان پسرک رو توی یکی از همایش‌هایی که دعوت شده می‌بینه. برای اون، مینهو تجسم زیباییه، یه الهه با لبخند‌های شیرین و چهره‌‌ای که بی‌شباهت به فرشته‌‌ها نیست و چان مسخش می‌شه.
کریستوفر مینهو رو می‌خواد اونم به هر نحوی که شده. فکر می‌کنه اگه مثل همیشه از زور و قدرتش استفاده کنه کار سازه، ولی توی این مورد جوابِ عکس میده. از نظر مینهو، کریستوفر مردی با ابهت و جذاب بود. همون مردِ توی رمان‌های عاشقانه که تنها با یه اشاره کلی دختر و پسر برای خدمت بهش صف میکشن ولی با این حال چشمِ اون کسی جز معشوقش رو نمی‌بینه، اما مینهو این رو نمی‌خواد. همچین مردی که هیچ انعطافی نداره هیچ وقت تایپ آیده‌آلش نبوده و نیست اما در نهایت به کسی که سعی می‌کنه اشتباهاتش رو بخاطر اون برطرف کنه و دلش رو بدست بیاره دل می‌بازه و تسلیم میشه.
اون تنها کسیه که چان تمام تلاشش رو می‌کنه تا دربرابرش ملایمت به خرج بده و فراریش نده. اما مینهو هر بار انجامش میده، فرار می‌کنه و کریس راهی جز خواهش برای برگردوندنش نداره.

: هر فرد دیگه‌ای اینکار رو انجام داده بود تا الان خاکسترش رو توی آب حل کرده بودم ولی تو.... حتی نمی‌تونم بهت اخم کنم. باهام چکار کردی لی مینهو.



‌*Cậu là mặt trời của tôi / تو خورشید من هستی

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


*Cậu là mặt trời của tôi / تو خورشید من هستی

*این ‌کریس و مینهو خیلی خوشگلن
و سناریوی The sun of Bang's mansion که توی بوک سناریوهاست برای این فیری فیکلیه ^^

𝗙𝗮𝗶𝗿𝗹𝘆 𝗙𝗶𝗰𝗹𝘆「𝖢𝗁𝖺𝗇𝖧𝗈」Where stories live. Discover now