× نگران نباشید آقای پارک. بعضی وقتها اگر شدت ضربهی وارد شده به سر شدید باشه ممکن تا چند ساعت و یا حتی چند روز اختلال بینایی بوجود بیاره.
+ اما اون کلا نمیبینه. این که دیگه اختلال نیست...
× بله درسته. برای همین مایلم ایشون رو به مدت ۲۴ الی ۴۸ ساعت اینجا تحت نظر داشته باشم. هم اینکه اگر با این وضع خونه برن ممکنه حالشون بد بشه و هم اینکه میتونیم بررسی کنیم علت کاهش دیدشون چی میتونه باشه.
چان همچنان نگران نگاهش میکرد.
× متوجه نگرانیتون هستم. باور کنید اگر مسئلهی جدیایی بود بهتون میگفتم.
+ مطمئن هستین که موقتیه؟ بعدا دوباره دیدش برمیگرده؟
× کاهش بینایی بوجود اومده به علت ضربه بله. موقتیه. مگر اینکه دلیل دیگهایی داشته باشه که بعید میدونم.
+ دلیل دیگه؟
× دلایل عصبی. مصرف بیش از حد از بعضی داروها. مصرف بیرویهی الکل. و خیلی دلایل دیگه. اما چون بخاطر ضربهایی که به سرش خورده آوردینش بیمارستان، فکر نمیکنم علت دیگهایی داشته باشه و قطعا بخاطر ضربه بوده.
مطمئن بود رنگش بیشتر هم پریده. بک نه الکل مصرف میکرد و نه دارو. اما دلایل عصبی... فقط خودش و بک و تا حدودی کریس که با چهرهی گرفته نگاهش میکرد میدونستن بک چقدر مشکل عصبی داره.
× اگر خیلی نگرانید پیشنهاد میکنم با یک متخصص چشم هم مشورت کنید که...
+ مشکل عصبی... منظورتون چیه دکتر؟ چطور مشکل عصبیایی؟
× اوه... خب مثلا استرس زیاد. حملات پنیک مداوم. پرش پلک...
+ لرزش دست... لرزش دست چی؟ اونم میتونه از علائم باشه.
با این حرف کریس اخمهاش رو بیشتر توهم کرد و سریع گفت:
# لرزش دست بکهیون بخاطر آسیبیه که به عصبش وارد شده. بهتره به جای هول شدن شرح حال درست بدی تا پلن درمانی درستی براش ریخته بشه.دکتر سرش رو به سمت کریس برگردوند و گفت:
× آسیب به عصب؟کریس مفید و مختصر گفت:
# بیمار و همسرشون که ایشون هستن از آشناهای قدیمی بنده هستن. تقریبا هفت و یا هشت ماه پیش بکهیون یه... یه تصادف داشته که طی اون عصب دستش آسیب میبینه. لرزش دستش برای اونه نه مشکل دیگهایی.اما کریس که نمیدونست. این رفتارهای اخیر بک رو ندیده بود. دائم با خودش حرف زدنش، کابوس دیدن و بعد طوری رفتار کردنش که انگار اون رو نمیشناسه، اقدام دوبارهاش برای خودکشی، لرزش شدید و بیوقفهی دستش که امروز دیده بود.... اون هیچی نمیدونست.
× اگر اینطور که میگید هست پس من بازهم تاکید میکنم علت این اتفاق ضربه به سرشونه. بهتره تحت نظر باشن.
DU LIEST GERADE
Revenge [ S1 Completed ]
Fanfictionاحساس گناهی که بخاطرش راضی به ازدواج با اون مرد شده بود، باعث میشد زندگیش بطور کامل عوض بشه. راضی شد کنار کسی زندگی کنه که تمام فکرش رو انتقام و نفرت پر کرده بود. چی میشه وقتی یکی از بهترین دوستهات، همسرت میشه و قسم میخوره نابودت کنه؟ چی میشه وقتی...