دو روز از اومدن هوسوک به اون خونه میگذشت ولی توی این مدت حتی از تخت جدا نشده بود
تنها چیزی که بهش فک میکرد فرار از این خونه فاکی بودچندباری میخواست از پنجره فرار کنه ولی لعنت به این زندگی که هیچیش باب میل هوسوک جلو نمیرفت
اون پنجره لعنتی اینقدر از زمین فاصله داشت که ترس از ارتفاعش مانع پریدنش بشهتنها کسی که توی این دوروز دیده بود امگای مو نقره ای بود که براش غذا میاورد و به زور دهنش میکرد
ولی نه ... فقط اون نبودیه بارم اون آلفای ترسناک به دیدنش اومد
اما نه برای اینکه ببینه مردس یا زنده
فقط برای اینکه به اون لحن آزار دهنده و سلطه گرش هوسوک رو مجبور به امضای قرار دادی کنه که طبق اون بتا از همون لحظه مالک ۲۵ درصد از سهام شرکت l.o باشهاین برای هوسوک زیادی سنگین بود
حس میکرد در واقع با دستای خودش سند بردگیش رو امضا کردهواقعا مین یونگی انقد کوته فکر و ابله بود که بتا رو اینجوری میدید...
یا شایدم هوسوک انقدر محتاج به نظر میومد که اونا در موردش اینطور برداشت کرده بودن اون با تمام سختی های که کشیده بود
هیچوقت فکرشم نمیکرد که حاضر به قبول کردن همچین چیزی بشهپول گرفتن در ازای اسیر اون زوج بودن چیزی نبود که کسی مثل هوسوک باهاش موافقت کنه
اگه با یه بتا مثل خودش طرف میشد تا الان فکش رو پایین آورده بوداما اون آلفای فاکی و قدرتمند و از نوع غالب هر بتا و امگایی رو به زانو در میآورد
فقط کافی بود کمی فرومون های وحشت افکن و مهاجمش رو آزاد کنه تا روان بقیه رو به چالش بکشهدیوارای اون اتاق کم کم داشتن بهش فشار میاوردن
افسردگی کوتاه مدتی که گرفته بود داشت از جسمش پر میکشید
غم زده یه گوشه افتادن استراتژی هوسوک برای مقابله با مشکلاتش نبودمثل همیشه باید قوی میموند
این در برابر بدبختیایی که قبلا کشیده بود چیزی به حساب نمیومدشاید غرورش له شده و شخصیتش زیر سوال رفته باشه ولی بازم حاضر به عادت کردن به این وضع نمیشد
دیگه نمیتونست این خونه رو تحمل کنه امشب وقتی همه خوابیدن فرار میکرد اونم نه از پنجره از اینبار از در !!!
درهر صورت اون مرد عوضی که به اصطلاح پدرش بود خوب این چیزا رو برای اینکه بتونه مواد بدزده یادش داده بودفقط کافیه مثل همیشه بی سر و صدا از خونه بیرون بزنه
و بعد از اون نگهبانای منگل رو بپیچونه
.
.
.

أنت تقرأ
✻𝐎𝐱𝐚𝐥𝐢𝐬 [𝑺𝑶𝑷𝑬𝑴𝑰𝑵]✿*゚
مستذئب𝑭𝒊𝒄: 𝑶𝒙𝒂𝒍𝒊𝒔 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑺𝒐𝒑𝒆𝒎𝒊𝒏_ 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 _𝒕𝒆𝒂𝒌𝒐𝒐𝒌 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 3𝒔𝒐𝒎𝒆_ 𝒔𝒎𝒖𝒕 _ 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 _𝒐𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆_ 𝒎𝒑𝒓𝒆𝒈 خلاصه: هوسوک یه بتای تنها اما سرخوشه که به خودش قول داده تو زندگیش هیچ شریک تخمی ای رو...